استاد دانشگاه قزوین خاطرنشان کرد: الان تهران هوا دارد؟ این آلودگی هوا حاصل طرح جامع است. برخی میگویند شهرسازی یعنی ساختن ظرف و نباید به مظروف کاری داشت. خود این حرف برای محکوم کردن این نگاه کافی است. شما نمیتوانید برای یک کسی که میخواهد یخچالش را در یک جعبه بگذارد، جعبه کفش بسازید.
نشست «طرح جامع تهران، درسهای از گذشته و ترسیم مسیر آینده» به مناسبت سالگرد تصویب طرح جامع تهران ۸۶ در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد.
به گزارش جماران؛ سیدامیر منصوری استاد دانشگاه تهران و رییس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر در ابتدای سخنان خود در این نشست با اشاره به اقداماتی که حول بازبینی طرح جامع تهران صورت میگیرد، گفت: درست مثل سال ۱۳۸۳ که به نقدهای اهل فن به طرح جامع بی توجهی شد، اکنون هم مشاهده میکنیم که هشدارها نادیده گرفته میشود لذا ما تصمیم گرفتیم آنچه رخ میدهد را در تاریخ ثبت کنیم، چون یک عده بنا دارند با یک سری اقدامات تمرکزگرا، فن سالارانه و بروکراتیک تحت عناوینی مانند بازیبینی و ... به تهیه طرحهای توسعه شهری بپردازند.
وی با بیان اینکه مدیران و دست اندرکاران طرح جامع باید به این بلوغ رسیده باشند که به نظرات کارشناسی بی اعتنایی نکنند، گفت: مدیران و کارشناسان ما نه عادت دارند و نه دوست دارند که نقد بشوند و همین باعث شده نقد را، دشمنی بپندارند. ما به عنوان بخشی از کارشناسان مخاطب طرحهای توسعه شهری، اگر بخواهیم مشارکت کنیم، باید آنچه در پیش است را نقد کنیم.
دورنمایی که ما شاهد آن هستیم، جالب نیست یعنی ما نمیبینیم از نظرات کارشناسان توجه شود. الان امیدواریم مدیران فعلی از تجربه و روحیه فرقه گرایانه دست بکشند و مقامات مختلف در وزارت مسکن، شهرداری، نهاد طرح جامع، مجلس و ... بپذیرند که منافع ملی به شدت به رفتار آنها با منتقدان گره خورده است و این را بدانند که نمیتوانند با افکار عمومی و کارشناسان مانند کارمندان خود رفتار کنند.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به تاریخچه شکل گیری نهاد طرح جامع، گفت: برای اولین بار پیشنهاد تاسیس نهاد طرح جامع توسط من و دکتر براتی ارائه شد، اما وقتی این را به حبیب اللهی (معاون وقت وزیر مسکن) گفتیم، ایشان فرمودند قبل از ما این پیشنهاد توسط خود ایشان ارائه شده است.
ما هنوز هم نمیدانیم واقعا چنین چیزی صحت داشته یا خیر، اما ما در یک کمیته متشکل از بنده، آقایان غمامی، براتی، مهندس موسوی (معاون وزیر کشور) و دکتر دولت آبادی این پیشنهاد را ارائه دادیم. اسم نهاد و اولین اساسنامه آن هم توسط همین کمیته نوشته شد. پس از رایزنیها با عبدالعلی زاده - وزیر مسکن وقت، پذیرفته شد که نهاد تاسیس شود. در چنین موقعیتی، طی یک فرآیند ۶ تا ۹ ماهه ما را دفع کردند و بزرگترین طرح کشور کنار گذاشته شد.
امروز ما میخواهیم راجع به مکانیزمهای مدیریت تولید طرح جامع تهران صحبت کنیم و از کج سلیقگیهایی که طرح جامع را از یک محتوای خوب و قابلیت اجرایی شدن محروم کرد بگوییم. طرح جامع تهران در زمان خود (سال ۱۳۸۳) حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیاردتومان هزینه برداشت که هزینه بسیار هنگفتی است.
در جلسهای که چند هفته پیش در سالگرد این طرح برگزار شد، مسئولان فعلی نهاد طرح جامع گفتند ۲۷ درصد طرح اجرا شده است که آن هم بیشتر طرحهای نیمه تمام گذشته بود که در طرح جامع جدید گذاشته شد یعنی اگر طرح جامع نبود هم همین مقدار طرح به پایان میرسید.
وی افزود: خیلی حرف است که چند ده میلیارد تومان در آن زمان خرج طرحی شود که قرار بود کنار گذاشته شود! علت این شکست، نحوه مدیریت پروژه طرح جامع تهران بود. البته بازیگر این ماجرا فقط حبیب اللهیان نبود بلکه تمام آن کسانی هستند که زیر آن را امضا کردند. همانها نگذاشتند انتقادات شنیده شود.
همانها به این سوال پاسخ ندادند که چرا بافت فرسوده در این طرح دیده نشد. الان که در سال ۱۴۰۲ هستیم مدیران این طرح بدانند که نباید پا در جای پای قبلیها بگذارند.
رییس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر با اشاره برخی عبرتها از تهیه طرح جامع ۸۶ اظهار کرد: جلسهای که دو هفته پیش توسط نهاد طرح جامع به مناسبت سالگرد این طرح برگزار شد در واقع یک زنگ خطر بسیار بزرگ بود که بدانیم چقدر سازوکارهای بازتولید طرح جامع خام و ساده اندیشانه است گویی تصورشان از طرح چیزی در حد تهیه طرح میدان ولیعصر است. متاسفانه در آن جلسه همه تصمیم گیران طرح جامع بودند، اما هیچ کدام شان به خطری که شهر را تهدید میکند اشاره نکردند.
آن جلسه آنقدر من را بر آشفته کرده است که میخواهم به وزیر شهرسازی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شهردار تهران و اعضای شورای شهر تهران اعلام خطر کنم! ما در شرایط بسیار بحرانی و خطرناک نسبت به برنامه توسعه شهر تهران هستیم. اصلا خودتان را بخواب نزنید و ساده اندیشی نکنید! به نصیحت دلسوزان توجه کنید و خطای دور اول را تکرار نکنید.
لطفا استبداد رای نداشته باشید و به خاطر منافع شهروندان و محرومان یک مکانیزم سالم و علمی صادقانه را برای این طرح پیش بگیرید. دنبال بله قربانگوها نباشید و فکر نکنید بهترین کارشناسان کسانی هستند که مجیز شما را میگویند و به جای دستمزد، روابط ناسالمی، چون تهاتر نقش محلل را برای تصمیمات نابخردانه بازی میکنند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: طرح جامع ۸۶ محصول یک ذهن مدیریتی بیمار بود که توسط یک گروه محلل، وجهه قانونی به خود گرفت. اگر الان جوان تهرانی نمیتواند زندگی کند و صاحب خانه شود، به خاطر طرح جامع تهران و تبعیضهایی است که در آن صورت گرفته است. لطفا منتقدان را بایکوت و آنها را محاصره اقتصادی نکنید تا مصالح مردم قربانی زورگوییها نشود.
سیدامیر منصوری با طرح چند خطای رویهای در طرح جامع تهران که باید از آن درس گرفت، بیان کرد: اولین خطا مدیر محوری به جای کارشناس محوری است. کسی مدیر طرح جامع بود که به دهان هر کس با او مخالفت میکرد، زد. این چیزی که تحت عنوان پهنه بندی در تهران بنا شد از کجا آمد؟ رفرنس آن چه بود؟
تخصص همه این شده که چطور میشود تجاری و اداری بیشتر گرفت و در کدام پهنه میتوان بیشتر زیرمیزی بدهی! همه اینها از دل این پهنه بندی نامیمون و پلید درآمد. کدام منبع شهرسازی میآید چنین سند تفسیر پذیری و انعطاف پذیری را در اختیار کارشناسی قرار دهد که در پستوها با مالک توافق کند؟ این کار را مدیر طرح جامع شکل داد و هیچ کارشناسی آن را تایید نکرد لذا این طرح کارشناسان را به مترسکهایی در دست مدیر خود تبدیل میکرد که به خاطر نوع قراردادهای انها تنها وظیفه شان اطاعت از مدیر است.
خطای دوم تاسیس یک شورای راهبری بود که تشریفاتی بود. در این شورای تزاحم و تعارض منافع وجود داشت. رییس هیات مدیره شرکت مشاوری که پیمانکار طرح بود در این شورای راهبری حضور داشت! یعنی خودش، خودش را راهبری میکرد. اعضای این شورا در میانه راه از آنجا رفتند، چون میدانستند که حصورشان تشریفاتی است.
خطای سوم گم شدن مسئولیتها بود یعنی کار را انقدر پیچیده میکردند که مشخص نمیشد چه کسی چه پیشنهادی داده و چگونه تصویب شده است.
مهمترین اتفاق این طرح این بود که چه کسی مشاور طرح شود. برای این طرح بزرگ، مشاور خلق کردند یعنی شبانه در پستوها یک شرکت مشاور تشکیل دادند و فردای آن طرح را به او دادند. این رویه ناصوابی بود که معلوم نمیکرد مسئولیت چه تصمیمی با کیست؟ البته اینها برای این بود که کسی مسئولیت این کارها را گردن نگیرد.
وی افزود: خطای چهارم محرمانگی طرح جامع بود. من یادم نمیرود که طرح جامع را امنیتی و محرمانه کردند. شکیب - استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو شورای شهر تهران میخواست طرح را ببیند، اما به او نمیدادند و گاها خلاصهای از طرح را به او میدادند. توجیه آنها این بود که این طرح محرمانه است و تا زمان انتشار آن را به کسی نمیدهیم!
در تمام دنیا این طرحها روی سایتهای اینترنتی میگذارند را همه در مورد ان نظر بدهند. این چه کاری بود که شما کردید؟! در این فرآیند معاون وقت وزارت شهرسازی، رییس وقت شورای شهر تهران، شهردار تهران و ... نقش داشتند. خطای پنجم هم ابهام در روشها و معیارهای تصمیم گیری بود.
به هرجایی از این طرح ایراد میگرفتیم میگفتند این یک مصلحت است. ما میپرسیدیم چرا نام آن را طرح ساختاری و راهبردی گذاشته اید؟ پاسخ میدادند، چون ماجدی گفته باید طرح ساختاری باشد و آخوندی میگوید طرح راهبردی باشد، باید وسط اینها را بگیریم و نام ساختاری و راهبردی را بر طرح جامع بگذاریم! مگر شما تقسیم غنیمت میکنید که باید همه را راضی نگه دارید؟
شما طرحی را نوشته اید که در ابتدای آن هدف تعریف نشده است و نمیدانیم قرار است به کجا برسد! شفیق (مشاور طرح جامع) وقتی طرح تمام شد گفت شما راست میگویید، حالا بیایید شما بگویید هدف آن چیست؟!
منصوری در ادامه گفت: خطای ششم حذف منتقدان بود. در کشور ما رسم است که تا انتقاد میکنی حقوقت را قطع میکنند، قراردادهایت را قطع میکنند، بازنشسته ات میکنند و ... آن زمان رییس دانشگاه تهران با من تماس گرفت که از شهرداری گفته اند شما تند میروید و یک ذره آرامتر صحبت کنید.
در ماجرای طرح توسعه دانشگاه ما انتقاداتی مطرح کردیم سپس دیدیم نیلی - رییس دانشگاه من را دو سال قبل از پایان خدمت بازنشسته کرد که بعدا از طریق مرجع قضایی خلافش را ثابت کردیم و حکم او را لغو کردیم. در طرح جامع هم همینگونه بود.
آنها بین منتقدین اختلاف افکنی میکردند و مارا دیوانه و بدخواه مینامیدند! انتقاد ما این بود که این مشاوری که یک شبه تاسیس شده، از کجا آمده است؟ این طرف و آن طرف میرفتند و میگفتند ما ضد ولایت فقیه هستیم. من میخواهم بگویم مسئولان فعلی دوباره در این دام نیافتند که منتقدان را برانند و بگویند، چون به اینها طرح و پروژه نداده ایم منتقد شده اند و ...
وی تصریح کرد: آن جلسهای که دوسه هفته پیش توسط نهاد جامع برگزار شد به طور فشرده خاطرات تمام آن روزها را برای من زنده کرد که چطور حبیب اللهیان با همکاری شفیق چنین چاهی برای شهر حفر کردند و الان متاسفانه دوباره همان آدمها ما را نصیحت میکنند و میخواهند ما را دوباره در چاه بیندازند البته ما نمرده ایم و نمیگذاریم. مگر میشود تیمی که با نتیجه ده هیچ باخته است، دوباره راهی میدان مسابقه کرد؟ میشود به مفسدان ماجرای چای دبش بگوییم شما در مورد مبارزه با فساد برای ما حرف بزنید؟
این نظریه پرداز حوزه معماری منظر خاطرنشان کرد: خطای هفتم تلاش برای خرید منتقدان بود. یک بار شخصی در حاشیه جلسهای از سلسله جلساتی که بنده به همراه دکتر براتی و دکتر مطوف برای پرداختن به نهاد طرح جامع در خبرگزاری ایسنا در آن مقطع زمانی؛ ترتیب داده بودیم، گفت به حیات بیایید و در آنجا گفتند آقای فلانی گفته است من سخنان شما را شنیده ام و مستفیذ شده ام، یک قسمتهایی وجود دارد در طرح که فقط شما میتوانید آن را انجام بدهید پس لطفا یک قیمت به ما بدهید بگویید چقدر میگیرید این قسمتهای باقی مانده را انجام دهید.
ما گفتیم آن قسمتها چیست؟ گفتند خودتان بگویید دوست دارید چه قسمتهایی باشد! این یعنی میخواستند نرخ ما را بپرسند. اگر ما میگفتیم فلان قدر بدهید، جزء خوبها حساب میشدیم و دیگر ما را دیوانه صدا نمیکردند.
منصوری در پایان گفت: من توصیه ام این است مدیریت طرح جامع تهران باید سه اصل را حفظ کند. اصل اول این است که این طرح باید دانش بنیان باشد و اصلا قابل پذیرش نیست تحت عناوینی مانند مصلحت و ... متخصصان را مرعوب کنند. باید آدمهایی در حد و اندازه این طرح اورده شود که دانا و شجاع باشد. نباید از پرروهایی با سواد نیمه بخواهیم بیاید که فقط جواب بقیه را بدهد. اصل دوم این است که بازبینی طرح جامع باید مساله محور باشد.
به موازات آن ما باید قانون شهرسازی خود را اصلاح کنیم. مساله بعدی حل کردن وابستگی مدیریت شهر به فروش تراکم و ساخت و ساز باید قطع شود. فروش تراکم هر رشته ریسیده شدهای را پنبه میکند. از سویی مساله زلزله تهران در راس مسائل شهر تهران است که بافت فرسوده و ... را در خود جای میدهد.
مساله آلودگی هوا که مردم را میکشد باید در معرض توجه طرح جامع قرار بگیرد. مساله نهایی هم موضوع مسکن است. ما نمیتوانیم اصلیترین دغدغه ساکنان شهر را نادیده بگیریم چرا با طرح جامع راه را بر آن هستیم.
اصل سومی که باید توسط مدیران طرح جامع حفظ شود، اصل شفافیت و غیر محرمانگی است. اگر مسئولین در اتاقهای شیشهای تصمیم بگیند، تفوق حاصل میشود.
دکتر ناصر براتی عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین دیگر سخنران این نشست با اشاره به مقدمات تصویب طرح جامع تهران، گفت: اولین پیشنهاد ما این بود که مناطق ۲۱ گانه تهران وضعیت موجود، بسترها، ویژگی و مسائل مخصوص خود را دارد برای همین برای هر منطقه جداگانه فکر شود سپس یک کمیته تلفیق این مسائل را جمع بندی کند برای همین از اساس نباید اصطلاح طرح جامع تهران بر این طرح اتلاق میشد.
البته ابتدا نام این طرح چیز دیگری بود که بعدها در داخل پرانتز طرح جامع به آن اضافه شد و در نهایت هم آن اصطلاح خارج پرانتز را حذف کردند و این عبارت خاص باقی ماند. ما که از نهاد خارج شدیم، به ما گفتند شما خائن هستید و بعد از راه انداختن این نهاد و سیر شدن شکم هایتان از آن خارج شدید و به منتقد آن تبدیل شدید درحالی که ما به خاطر خلف وعده آنها تصمیم به خروج گرفتیم.
دکتر مطوف، دکتر بهزادفر و دکتر دانشور هم جزء کسانی بودند که از نهاد استعفا دادند. حبیب اللهیان - رییس وقت نهاد در رسانهها پاسخهایی داد که در نهایت در خبرگزاری ایسنای آن زمان، یک سری مناظره بین ما و آنها برگزار شد. در آن مناظرهها آنها به ما میگفتند شما چرا نقد میکنید در حالی که طرح جامع هنوز نهایی نشده است!
در یک جایی به ما میگفتند شما حرفهای آکادمیک میزنید! آنجا من دیدم خبرنگاران در حال یادداشت این هستند که فلانی به فلانی گفت شما آکادمیک هستید، انگار که دارند از ما تعریف میکنند. من همانجا به آن خبرنگاران گفتم که شما فکر نکنید اینها دارند از ما تعریف میکنند، اینها روی شان نمیشود به ما بگویند اسکیزوفرنیک؛ در نتیجه میگویند آکادمیسین یعنی در دنیای واقعی سیر نمیکنیم و در تخیلات خود غرق هستیم!
وی افزود: پس از پاسخ ما یک بیانیه دادند که در آن نوشته بود مخالفان طرح جامع سه دسته هستند که یک دسته آنها شهرسازهایی هستند که در جلسات مختلف قانع شدند. دسته دوم حوزویها و دانش آموختههای ادبیات و مدیریت هستند که آنها هم در جلسات قانع شدند.
دسته سوم هم افراد مریض هستند که نمیتوانیم آنها را قانع کنیم لذا دیگر جواب شان را نمیدهیم. یعنی ما را در دسته مریضها گذاشتند. الان دوست دارم به همانها بگویم ما مریض بودیم یا شما که وضع شهر تهران را به اینجا رساندید؟! ما اصلا نمیخواستیم طرح جامع با روش فعلی تهیه شود که در نهایت به اینجا برسد که مردم تهران با این همه ظلمی که متحمل میشوند کلی هم پول بپردازند!
استاد دانشگاه قزوین در ادامه خاطرنشان کرد: الان تهران هوا دارد؟ این آلودگی هوا حاصل طرح جامع است. برخی میگویند شهرسازی یعنی ساختن ظرف و نباید به مظروف کاری داشت. خود این حرف برای محکوم کردن این نگاه کافی است. شما نمیتوانید برای یک کسی که میخواهد یخچالش را در یک جعبه بگذارد، جعبه کفش بسازید.
شما نمیتوانید به فرهنگ، اقتصاد، مدیریت بحران، تاریخ، محیط زیست و .. کاری نداشته باشید، اما جعبه آن را بسازید. برخی میگویند ما صد طرح جامع کار کرده ایم. من دانشجوی سال اول شهرسازی نیستم که با این حرفها خام شوم. دانش شما در حد یک طرح جامع است لذا فرقی نمیکند یک یا صد طرح تهیه کنید. همین طرح جامع حدود ۶۰ سال است که منسوخ شده لذا شما هنری نکرده اید.
براتی افزود: از ابتدا ورود شهرسازی به ایران یک نکته انحرافی بوده است. ما اصلا روشی تحت عنوان شهرسازی فعلی در ایران نداشتیم. رضاشاه در همدان به یک مهندس آلمانی میگوید یک میدان مرکزی طراحی کن. بعدها مشخص میشود همان فرد، چون در یک طرف کارخانه و یک طرف دیگر مراکز مرتبط با آن بوده، طوری این میدان را طراحی کرده تا این فواصل پوشش داده شوند.
از آن زمان به بعد شهرسازی ما همان شکلی بوده است. بعدها مستر پلنها از طریق اصل چهار ترومن را تقویت کردند و طرح جامع را به مردم ما قالب کردند. آن زمان را به این خاطر که بلبشو بوده میپذیریم، اما چرا باز آن را تکرار کنید؟ مرتب با تهیه کردن طرح جامع شهرها را بدتر کردیم. در دهه هفتاد سازمان برنامه گفت تنها ۲۰ درصد طرحهای جامع تحقق یافته است یعنی این همه هزینه و جلسات و ... برای برای ۲۰ درصد بوده است!
این همه فرصت توسعه از بین میرود، اما کسی چیزی نمیگوید! تصویب برخی طرحهای جامعه تا ده سال هم طول کشیده است درحالی که دوره خود آن ده سال بوده است. این چه کاری است شما انجام میدهید؟ برخی به ما میگویند ما این نقدها را قبول میکنیم، اما قانون دست و پای ما را بسته است! چرا قانون را عوض نمیکنید؟ معنی این عبارت این است که قانون به نفع شما است و نمیخواهید آن را عوض کنید.
وی با اشاره به تاثیر شهر تهران بر سایر مناطق کشور و جهان اسلام گفت: هر اتفاقی در تهران میافتد در کل ایران تکرار میشود یعنی شهردار تهران در واقع شهردار تمام کشور است. از ان مهمتر این است که شهردار تهران، شهردار کل شهرهای جهان اسلام است، چون معماری ایرانی وارد اسلام شد و به تمام امپراطوری اسلام رسید یعنی ایران بود که به همه خط میداد. خود شهردار تهران نمیداند که در حال تصمیم گیری برای کل جهان اسلام است.
اگر اکنون میبینیم جهان اسلام از غرب پیروی میکند برای این است که تهران حرفی برای گفتن ندارد. کار ما را به جایی رسانده اند که در امارات یک موزه به شکل هلال ساخته شد و ما رفتیم نمونه کوچک شده آن هلال را مانند یک موز در میادین تهران گذاشتیم. متاسفیم برای مبتکر این کار که نمیداند وقتی تمام امپراطوری اسلام از ایران خط معماری میگرفت، نباید کاریکاتور یک ایتالیایی در امارات را در میادین شهر تهران کپی کند!
من چندوقت پیش از میدان ولیعصر بازدید کردم و میخواستم بر سر خود بزنم. اگر کار یک دانشجوی سال دوم معماری را اجرا میکردند از این بهتر میشد لذا ما تهران را خراب کرده ایم و به تبع آن کل ایران را نیز خراب کردیم و کل امپراطوری اسلام را هم از بین برده ایم، چون آقایان میخواهند طرح جامع اجرا کنند تا منافع آن به جیب یک عده خاص برود. انگار این منافع از منافع ایران و امپراطوری اسلام مهمتر است.
دکتر براتی با بیان اینکه مردم از فرآیند تصمیم گیری درباره طرح جامع حذف شده بودند، همچنین اظهار کرد: برخی میگویند مردم چه میدانند که از آنها درباره شهرسازی بپرسیم. شما گذاشتید مردم بفهمند؟ تمام فرآیندهای شهرسازی بدون حضور مردم باطل میشود. بزرگترین اتفاقی که طی هفتاد سال اخیر در علم شهرسازی رخ داده این است که مردم از بیرون دفاتر شهرسازی به داخل هدایت شده است.
کتاب تکنیکهای برنامه ریزی و طراحی شهری را با سفارش شهرداری تهران ترجمه کردم، اما آنها وقتی دیدند این کتاب خیلی بودار است، آن را چاپ نکردند. در آن کتاب مثالی زده شده که در ژاپن برای طراحی محلهای که دو فرد نابینا در آن وجود دارد، مشاهده میکنند که مردم از تیم طراحان میپرسند چرا شما از این دو نفر نابینا نظرخواهی نکرده اید، چون آنها بیشتر از بقیه آسیب پذیر هستند.
آن تیم ماکت مرکز محله فعلی و جدید را میسازند و به آن دو فرد میگویند شما این را لمس کنید ببینید راضی هستید یا خیر. ببینید چقدر ما فاصله پیدا کرده ایم درحالی که یک زمانی ما بزرگ جهان بوده ایم. چرا انسان را از محیط جدا کرده اید؟ شهرسازها در ایران شهر را با آدم هایش نمیبیننند.
چرا فرهنگ، تاریخ، اخلاق، فلسفه و ... را از کالبد جدا کرده اید؟ شما صد سال است که وقت داشتید کاری کنید مردم از شهرسازی سر در بیاورند، اما کاری نکردید. همین زمان را اروپایی هم داشتند. آنها هم این بی سوادیهای محیطی را داشتند. چه شد که انها یاد گرفتند و شما هنوز یاد نگرفتید؟ تا زمانی که شما مردم را حذف میکنید، چنین اتفاقی رخ نمیدهد. به نظر من باید این پلتفرم را ترک کنیم، چون بسیار مخرب، فرسوده، ناکارآمد و خیانت آمیز است.
نمیشود این پلتفرم را درست کرد و باید ترک شود. اگر شما در پلتفرم جدید قرار بگیرید باید روشهای تان را عوض کنید و عدالت فضایی ایجاد کنید. اگر شما میخواهید در آن پلتفرم ادامه دهید، به هیچجا نمیرسید، چون خود پلتفرم، ایراد است. اگر جرات چنین کاری ندارند لطفا به ما کاری نداشته باشند و مارا دیوانه خطاب نکنند و بگذارند حرف مان را بزنیم.