کانونهای حریق زیادی در سراسر منطقه خاورمیانه شعلهور است و عربستان سعودی و ایران هر دو در ترس از تشدید تنش هستند که میتواند آنها را نیز درگیر کند. با این حال، متحدان و منافع آنها در تضاد دائمی باقی میمانند و درک اینکه چگونه عادی سازی روابط دیپلماتیک تهران و ریاض به زودی منجر به تنش زدایی اساسی خواهد شد، دشوار است.
یک سال پس از احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی، دو طرف همچنان در حال تجربه کردن تنشها هستند. رایزنیها و بازگشاییهای دیپلماتیک دو کشور به دلیل درگیریهای منطقهای ادامه دار و بی اعتمادی عمیق، به ویژه در مورد متحدان آنها و همچنین تشدید اوضاع در یمن و لبنان، به توافقهای مهمی تبدیل نشده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، «دیوید اوتاوی» کارشناس خاورمیانه و خبرنگار سابق واشنگتن پست در امور خاورمیانه ۹ مارس در مرکز ویلسون نوشت: یک سال پیش، در ۱۰ مارس، عربستان سعودی و ایران پس از یک وقفه ۷ ساله برای تجدید روابط دیپلماتیک توافق کردند و متعهد شدند که در رقابت توفانی خود برای برتری در خلیج فارس، دوره جدیدی از همکاری را آغاز کنند. آنها سفیران خود را مبادله، سفارتخانهها را بازگشایی و جلسات متعدد سطح بالایی برگزار کردهاند.
سفر ابراهیم رئیسی رئیسجمهور ایران به ریاض در ماه نوامبر نیز به منزله اولین سفر یک ایرانی در سطح وی در ۱۱سال گذشته به ریاض محسوب میشد. لحن رابطه آنها به طور قابلتوجهی از خصمانه آشکار به بسیار محتاطانه تغییر کرده است. آنها همچنین برای جلوگیری از تشدید جنگ اسرائیل و حماس به یک درگیری منطقهای -که حملات جنبش حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ آن را تهدید میکند و همچنین برهم زدن مذاکرات شکننده صلح با عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ داخلی ۹ ساله یمن محسوب میشود- در حال کار کردن هستند.
بهرغم همه این دستاوردهای اولیه دیپلماتیک، عربستان سعودی و ایران هنوز هیچ توافقنامهای را در هیچ زمینهای غیر از دیپلماسی امضا نکردهاند، چه رسد به اینکه آن را اجرا کنند. وزرای خارجه، دارایی و اقتصاد آنها جلسات متعددی را برای احیای موافقتنامه عمومی ۱۹۹۸ خود برای همکاری در همه زمینهها به غیر از امنیت، و همچنین موافقتنامه همکاری امنیتی ۲۰۰۱ خود برگزار کردهاند. با این حال، تاکنون نیز جان تازهای در آن دمیده نشده است.
برعکس، آنها مسائل جدید و قدیمی را یافتهاند که میتوانند در مورد آنها چانه بزنند و به عنوان یادآوری دائمی از آنچه آنها را از هم دور نگه میدارد، عمل میکند.
در نشست اضطراری ۵۷ عضو سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب که ۱۲نوامبر در ریاض برگزار شد، عربستان سعودی از تلاشهای ایران برای بسیج حمایت نظامی از حماس در جنگ با اسرائیل و فشار بر شش کشور عربی - مصر، اردن، امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش- برای قطع روابط با دولت یهود جلوگیری کرد.
رئیسی، رئیسجمهور ایران و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS)، حاکم بالفعل پادشاهی، با دیدار در اجلاس سران برای بحث در مورد زمینههای مختلف ممکن برای همکاری، از جمله سرمایهگذاری عربستان سعودی در اقتصاد تحریم شده ایران، تاریخساز شدند.
محمد الجدعان، وزیر دارایی عربستان یک بار اعلام کرد که این امر میتواند «بسیار سریع» اتفاق بیفتد. اما بنا بر گزارشها، ام بیاس به رئیسی گفته است که ایران باید فعالیتهای متحدان عرب منطقهای و نیابتهای خود را به عنوان پیشنیاز برای هرگونه کمک مالی یا اقتصادی عربستان مهار کند.
عربستان سعودی همچنین سیگنالهای دیگری مبنی بر ادامه نارضایتی خود از رفتار ایران در پی توافق عادیسازی ارسال کرده است. به عنوان مثال، مقامات متولی حج دو کشور در ژانویه به توافقی دست یافتند تا ایرانیان پس از ۷ سال ممنوعیت سعودی، به مکه بازگردند تا حج عمره را در مقدسترین مکانهای اسلامی برگزار کنند. سپس در اواسط فوریه، تهران اعلام کرد که برنامه سفر ۳۰هزار نفر ایرانی را به دلیل «اختلافات فنی» بر سر مجوز پرواز لغو کرده است. هیچ یک از طرفین توضیح ندادهاند که این به چه معناست یا چه زمانی ممکن است مشکل حل شود تا زائران ایرانی به کشور بازگردند.
در همین حال، اختلاف قدیمی بین ایران و کویت بر سر میدان نفت و گاز آرش در شمال خلیج فارس دوباره شعله ور شد و عربستان سعودی و متحد عربش کویت از به رسمیت شناختن ادعاهای ایران در مورد سهم ۴۰درصدی از این ذخایر خودداری کردند. در ماه ژوئیه، عربستان سعودی اعلام کرد که این کشور و کویت با هم از «حقوق کامل» بر کل میدان برخوردار هستند، موضعی که توسط هر۶ پادشاهی عرب خلیج فارس در آخرین نشست سران خود در دسامبر مورد تایید قرار گرفت.
در نتیجه، تحلیلگرانی که چشم انداز سیاسی را برای یافتن نشانههایی از تغییر در سیاستهای ایران، به ویژه توافق عادی سازی بین ایران و عربستان سعودی جست وجو میکنند، به سختی توانستهاند یکی از این نشانهها را پیدا کنند. دو نقطه داغ اصلی که روابط جدید عربستان و ایران را تهدید میکند، در درجه اول در یمن و لبنان در جریان است.
یمنیها همچنان به شلیک موشکها و پهپادها به سمت کشتیهای تجاری در حال تردد در دریای سرخ ادامه میدهند تا حمایت خود را از حماس در جنگ با اسرائیل نشان دهند. با این حال، آسیبهای جانبی نیز به طرح اصلی عربستان سعودی برای توسعه اقتصادی غیرنفتی که تا حد زیادی بر دریای سرخ متمرکز است، وارد شده است. این طرح شامل راهاندازی یک صنعت توریستی جدید و همچنین ساخت یک شهر فوق مدرن کاملا جدید به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار است.
تاکنون هیچ نشانهای مبنی بر اینکه ایران کاری برای تحت فشار قرار دادن حوثیها برای توقف حملات خود به کشتیهای بینالمللی دریای سرخ انجام داده است، وجود ندارد. حوثیها هرگونه مداخله ایران را رد کردهاند و تضمین دادهاند که قصد ندارند درگیری را فراتر از حمایت خود از حماس علیه اسرائیل گسترش دهد. عربستان سعودی به نوبه خود از به خطر انداختن مذاکرات صلح خود با حوثیها با امتناع از پیوستن به گروه ویژه دریای سرخ به رهبری ایالات متحده که برای مقابله با حملات این گروه به کشتیرانی در آنجا تشکیل شده است، به دقت اجتناب کرده است.
در لبنان، متحد ایران، حزب الله به تبادل آتش توپخانه با اسرائیل در سراسر مرز ادامه میدهد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تقریبا هر روز تهدید میکند که برای عقب راندن حزب الله از مرز و ایجاد یک منطقه حائل در آنجا، حملهای تمام عیار انجام خواهد داد. بنا بر گزارش ها، ایران نه از ترس برهم زدن تنش زدایی تازه اش با عربستان سعودی، بلکه به خاطر نگرانی از تشدید تنش به حزب الله مشاوره میدهد، چرا که یک جنگ منطقهای منجر به حمله مستقیم اسرائیل و ایالات متحده به آن میشود.
سعودیها لبنان را نمونه آزمایش دیگری از تمایل ایران برای بهبود روابط با خود با پذیرش رئیسجمهور جدیدی میدانند که به تهران وابسته نیست. لبنان در ۱۵ ماه گذشته بدون دولت کارآمد بوده است. نامزد حزب الله مورد حمایت ایران سلیمان فرنجیه ۵۸ ساله است که آرای کافی در پارلمان برای انتخاب شدن ندارد. جهاد آزور، ۵۷ ساله، نامزد مخالف، تکنوکرات ارشد صندوق بینالمللی پول نیز این کار را نمیکند. سعودیها اشاره کرده اند که آماده سازش هستند، اما هیچ نشانهای از حزب الله یا ایران در آن وجود ندارد.
کانونهای حریق زیادی در سراسر منطقه خاورمیانه شعلهور است و عربستان سعودی و ایران هر دو در ترس از تشدید تنش هستند که میتواند آنها را نیز درگیر کند. با این حال، متحدان و منافع آنها در تضاد دائمی باقی میمانند و درک اینکه چگونه عادی سازی روابط دیپلماتیک تهران و ریاض به زودی منجر به تنش زدایی اساسی خواهد شد، دشوار است.