یک منبع خبری آمریکایی در یک تحلیل بیان کرد: بایدن به طور مداوم در نظرسنجیهای درصد محبوبیت پایینی کسب کرده و به زحمت در برخی نظرسنجیهای سراسری با موضوع رقابت با ترامپ، آرای برابر با رئیس جمهور سابق آمریکا کسب میکند. او در اکثر ایالتهای تعیین کننده نیز پشت سر ترامپ قرار میگیرد. سوال این است که چرا این طور شده است؟»
در حالی که تنها هفت ماه تا برگزاری موعد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تکرار رقابت جو بایدن با دونالد ترامپ در این انتخابات باقی مانده، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز تحلیل میکند اوضاع این کشور نابسامان بوده و این نابسامانی شانس رئیس جمهور فعلی آمریکا در انتخابات را پایین آورده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی به قلم «دیمون لینکر»، استاد علوم سیاسی دانشگاه پنسیلوانیا و عضو ارشد پروژه «جامعه باز» در «مرکز نیسکانن» درباره چشم انداز پیش روی «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا در کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ مینویسد:
«در فاصله هفت ماه مانده تا تکرار رقابت انتخاباتی میان ترامپ و بایدن، رئیس جمهور کنونی آمریکا به مشکل برخورده است. بایدن به طور مداوم در نظرسنجیهای درصد محبوبیت پایینی کسب کرده و به زحمت در برخی نظرسنجیهای سراسری با موضوع رقابت با ترامپ، آرای برابر با رئیس جمهور سابق آمریکا کسب میکند. او در اکثر ایالتهای تعیین کننده نیز پشت سر ترامپ قرار میگیرد. سوال این است که چرا این طور شده است؟»
نویسنده این مقاله نیویورک تایمز در ادامه خاطرنشان میکند: «کار عاقلانهتر معمولا این است که حرف رایدهندگان را فراتر از نگرانیهای آنها درباره سن رئیس جمهور آمریکا گوش دهیم.
اخیرا شرکت افکارسنجی گالوپ جدیدترین نتایج مطالعه پرسابقه با موضوع سنجش رضایت از نحوه پیشرفت امور در آمریکا را منتشر کرد. از هر چهار آمریکایی سه نفر (۷۵ درصد) از وضعیت امور در کشورشان راضی نیستند. روند بلند مدت این مطالعه نشان میدهد از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا اواخر ۲۰۰۴ سطح رضایت آمریکاییها بین ۳۹ درصد تا ۷۱ درصد در نوسان بوده است. اما در پی شکست دولت جورج دبلیو. بوش، رئیس جمهور اسبق آمریکا در یافتن تسلیحات کشتار جمعی در عراق و اشغال نظامی این کشور توسط ارتش آمریکا و چالشآفرینی شبهنظامیان خشونت طلب برای این ارتش، سطح این رضایت افول پیدا کرد به نحوی که در اکتبر ۲۰۰۸ در بحبوحه بدترین بحران مالی در آمریکا از زمان رکود بزرگ تنها ۹ درصد رضایت ثبت شد.»
نویسنده این تحلیل در ادامه خاطرنشان میکند: «بعد از آن ما با یک روند بسیار کند و ۱۲ ساله بهبود رضایت آمریکاییها در کل دولتهای باراک اوباما و دونالد ترامپ مواجه بودیم و در فوریه ۲۰۲۰ در آستانه آغاز همهگیری کووید-۱۹ بالاترین رقم رضایت از بعد از ۲۰۰۴ معادل ۴۵ درصد ثبت شد. تا ژانویه ۲۰۲۱ سطح رضایت آمریکایی بار دیگر به قعر سقوط کرده و به رقم ۱۱ درصد، تنها ۲ درصد بیشتر از رکورد ۹ درصدی، رسید. آمریکاییها در طول دولت جو بایدن برای مدت کوتاهی کمی خوشبینتر شدند، اما بار دیگر در ماههای اخیر رقم رضایت آنها در زیر ۴۰ درصد نوسان پیدا کرده و حتی تا سطح زیر ۳۰ درصد و زیر ۲۰ درصد هم رفته است.
مشابه همین یافتهها در نظرسنجیهای شرکتهای افکارسنجی دیگر پیرامون این پرسش از آمریکاییها درباره اینکه آیا کشورشان در مسیر درست قرار دارد یا غلط و همچنین پرسش درباره اعتماد آنها به دولت و نهادهای آمریکایی ثبت شدهاند.
سوابق دادهها نشان میدهند که میزان اعتماد آمریکاییها از اواسط دهه ۱۹۶۰ به تدریج کاهش یافت و در سال ۲۰۰۴ شروع به سقوط کرده و در ۲۰۰۷ به حوالی ۳۰ درصد رسید. اما در سال ۲۰۲۳ تنها ۲۶ درصد آمریکاییها اعتماد به نهادهای کشورشان را ابراز کردند.»
دیمون لینکر در ادامه نوشته است: «آلانا نیوهاوس، نویسنده و موسس مجله تبلت در ژانویه ۲۰۲۱ در مقالهای در این مجله نوشت همه چیز خراب است؛ احساسی که در گسترهای باور نکردنی وجود دارد، اما چندان انعکاس خبری نمییابد. چرا این تعداد زیاد از مردم در آمریکا این باور را دارند؟ نیوهاوس در مقاله بعدی خود نوشت کل بخشهای جامعه آمریکا جلوی چشمان ما در حال فروپاشی است.
مثالهای خیلی زیادی برای آن میتوانیم بیاوریم: جنگ فاجعهبار در عراق، بحرانی مالی مخرب بعد از تجربه یک دهه رشد اقتصادی ضعیف و رهسپار شدن ثروتهای جدید به سمت آنهایی که درآمد خوبی دارند، پاسخ آشفته به مرگبارترین همهگیری یک قرن اخیر، خروج خفت بار از افغانستان، افزایش قیمتها و نرخهای بهره، سر به فلک گذاشتن سطح بدهیهای بخشهای خصوصی و دولتی، جهش نرخهای بی خانمانی و گسترش اردوگاههای چادرنشینی در شهرهای آمریکا، سرازیر شدن مهاجران غیرقانونی از مرز جنوبی آمریکا، جهش نرخ خشونتهای مسلحانه، بیماریهای روحی روانی، افسردگی، اعتیاد، خودکشی، بیماریهای مزمن و چاقی و افت امید به زندگی.»
در ادامه این مطلب نیویورک تایمز نوشته شده است: «این یک حجم وحشتناکی از شکست در ۲۰ سال گذشته را نشان میدهد. اما عمدتا کسانی که نهادهای ما را اداره میکنند کار چندانی برای تصدیق این وضعیت یا قبول کردن مسئولیت آن انجام ندادهاند چه برسد به این که بخواهند اصلاحاتی برای ترمیم چیزهایی که خراب شده اجرا کنند. تردیدی نیست که این وضعیت باعث رواج یافتن پوپولیسم خشمگینانه ضد تشکیلات حاکم در یک دهه گذشته در سیاست آمریکا شده که باعث شد ترامپ به عنوان یک فرد غریبه با سیاست بتواند در سال ۲۰۱۶ کنترل حزب جمهوریخواه را به دست گرفته و با برگزیدگان هر دو حزب رقابت کند و در سوی دیگر برنی سندرز به عنوان یک رقیب سرسخت هیلاری کلینتون در همان سال ظاهر شد و نظر بخشهای مالی و بانکداری و حامیان دموکرات و جمهوریخواه آنها را به خود جلب کرد.»
نیویورک تایمز در ارزیابی رویکردهای جو بایدن مینویسد: او در مقام رئیس جمهوری که هنوز روی کار است در راستای دفاع از عملکرد خودش جوری حرف میزند و رفتار میکند که انگار باور دارد نهادهای آمریکا تا زمانی که دست دونالد ترامپ به آنها نرسیده کارکرد خوبی دارند و این رویکرد باعث شده بایدن هیچ قرابتی با آنچه که در سطح مالی در آمریکا احساس میشود نداشته و ادبیات رئیس جمهور آمریکا اصلا اشارهای به اوضاع ناگوار در این کشور نکند، در حالی که ترامپ در مقابل در صحبتهایش روی این مساله مانور میدهد.»
این در حالی است که به نوشته نیویورک تایمز، کاندیدهای مستقل و احزاب ثالث در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا شامل «رابرت اف. کندی جونیور» (برادرزاده جان اف. کندی، رئیس جمهور ترور شده اسبق آمریکا)، «کورنل وست» (فیلسوف و نظریهپرداز آمریکایی) و «جیل استاین»، (پزشک و نامزد حزب سبز) با صداقت بیشتری درباره جوانب تخریبها در آمریکا صحبت کرده، مواردی که این وضعیت را موجب شده گوشزد کرده و وعده دست زدن به اقدامات جسورانه برای ترمیم این موارد را میدهند.
نیویورک تایمز خاطرنشان میکند: عواملی همچون سن بالای جو بایدن باعث محدود شدن او برای پاسخ دادن به این وضعیت میشوند.
این تحلیلگر پیشنهاد میکند بایدن برای بهبود ارتباطش با رایدهندگان باید از خوشبین بودن به شرایط موجود در کشورش به ویژه در قبال اقتصاد و صرفا زوم کردن به روی جوانب وحشتناک رقیب خود، دست بردارد.
لینکر خاطرنشان میکند: «بایدن باید به جای آن آمریکاییها را همانطور که هستند ببیند. او باید بپذیرد واشنگتن در دو دهه گذشته خیلی کارهای غلط را انجام داده و ناخرسندی و فروتنی خود را در قبال آنها نشان دهد. او میتواند استدلال کند که همه دولتها تحت مدیریت انسانهای جایزالخطا بوده و ممکن است دست به اشتباهاتی بزنند، اما باید صراحتا بگوید که نمایندگان منتخب در یک دموکراسی باید درباره خطاها رو راست بوده و از اشتباهات درس بگیرند تا در آینده آنها را تکرار نکنند.»
او در انتها نتیجهگیری میکند: «همه چیز خراب شده است – حداقل این احساسی است که خیلی از شهروندان کشور ما دارند. انکار این واقعیت تنها باعث قدرت پیدا کردن کاندیداهای پوپولیستی میشود که با مانور دادن به روی تشکیلات سیاسی نهادینه شدهای که نمیخواهد یا نمیتواند از مجموعه اشتباهاتش درس گرفته یا آنها را قبول کند قدرت پیدا میکنند. این شانه خالی کردن از مسئولیت باید متوقف شود و بایدن باید این کار را انجام دهد.»