وکالت یکی از مشاغل پرفشار و استرسآور است که وظیفه سنگین احقای حق موکل بر عهده وکلا قرار میگیرد. بر اساس آمارهای رسمی طی دو سال گذشته، دست کم ۲۱ وکیل مورد سوءقصد قرار گرفتند که از این تعداد ۶ وکیل به قتل رسیدند.
سارا باقری، وکیل پایه یک دادگستری، درباره این مشکل وکلا توضیح میدهد: «وکلا خودشان مدافع حقوق ملت هستند و در واقع وظیفه شغلی آنها حفاظت از منافع عمومی و تامین منافع جامعه است و چنین افرادی در راستای انجام وظیفه، متاسفانه خودشان قربانیان خاموش این خشونتها و سوقصدها میشوند که در مورد بسیاری از این خشونتها و آزارها جایی صحبت نمیشود و وکلا قربانیان خشونتهای خاموشی هستند که به واسطه شان شغل وکالت کمتر از آن صحبت میکنند».
به گزارش خبرآنلاین، او ادامه میدهد: «وکلا برای دفاع از حقوق و آزادیهای مردم باید از تامینات حمایتی کافی برخوردار باشند. وکلا در راستای انجام مسئولیت حرفهای خود و برای دفاع از حقوق ملت تلاش میکنند، اما در بسیاری مواقع ما شاهد این هستیم که خشونتها و آزارهای کلامی، جسمی و روانی و سو قصدهای مختلفی را تجربه میکنند که بسیاری از مواقع به شکل تخریب، مثلا تخریب اتوموبیل وکیل خود را نشان میدهد. حالا اگر به صورت جزئیتر بخواهیم وارد شویم، این خشونتها بسیاری از اوقات از سمت طرف مقابل پرونده و در بیرون از دادگاه اتفاق میافتد».
این وکیل دادگستری با بیان اینکه بسیاری از وکلا و همکاران من از تجربیات خود میگویند که خارج از فضای کاری و دادگاه تحت برخی سو قصدها قرار میگیرند، میگوید: «این پدیده بسیار شایع و برای خیلی از وکلا اتفاق میافتد که در خود جلسات دادگاه طرف مقابل پرونده شروع به حتاکی و فحاشی میکند. به هر حال وکلا در حین انجام وظیفه حرفهای خود و دفاع از موکل در آن فضا قرار میگیرند و چنین خشونتها و آزارهای روانی، کلامی و بعضا حتی جسمانی را هم تجربه میکنند که برخی از این اتفاقها معمولا از طرف قضات دادگاه مورد تذکر قرار میگیرد یا صورت جلسه میشود. ولی خیلی از وقتها هم متاسفانه قضات این رفتارها را نادیده میگیرند.
او اظهار میکند: «مسئلهای که وجود دارد این است که وکلا خودشان مدافع حقوق ملت هستند و در واقع وظیفه شغلی آنها حفاظت از منافع عمومی و تامین منافع جامعه است و چنین افرادی در راستای انجام وظیفه، متاسفانه خودشان قربانیان خاموش این خشونتها و سوقصدها میشوند که در مورد بسیاری از این خشونتها و آزارها جایی صحبت نمیشود و وکلا قربانیان خشونتهای خاموشی هستند که به واسطه شان شغل وکالت کمتر از آن صحبت میکنند».
باقری درباره حمایت قانونی از وکلا ادامه میدهد: «در تبصره ۳ ماده واحده مصوب تشخیص مصلحت نظام در خصوص انتخاب وکیل توسط اصحاب دعوا تاکید شده است که وکیل در موضع دفاع از احترام و تامینات شاغلین شغل قضا برخوردار است و از جمله تامینات شغل قضا مجازات توهین به قضات مقرر در ماده ۶۰۹ قانون مجازات است که اگر به قاضی در حین انجام وظیفه توهین صورت گیرد، در واقع آن توهین جرم محسوب میشود و مجازات برای آن در نظر گرفته شده است. برای وکیل هم همینطور است و توهینی که نسبت به وکیل در حال انجام وظیفه صورت میگیرد، مستوجب همین مجازات است، ولی متاسفانه ما شاهد این هستیم که این مصوبه برای حفظ احترام وکیل کافی نیست و هر روز شاهد خشونتهای زیادی علیه وکلا هستیم که خیلی کمتر به آن پرداخته میشود مگر برخی از این خشونتها مثل اتفاقات فاجعهباری که منجر به قتل میشود».
او با بیان اینکه این مشکل منحصر به کشور ایران نیست، میگوید: «در کشورهای دیگر هم مسئله تهدید و خشونت نسبت به وکلا وجود دارد. این خشونت به مراتب نسبت به وکلای جوانتر و وکلای زن بیشتر است. بسیاری از وکلا از ترس عدم امنیت شغلی تمایل ندارند در هر پروندهای ورود کنند و وکالت آن را قبول کنند. در صورتی که وکلا باید این امنیت شغلی را داشته باشند که با استقلال و آزادی عمل شغل خود را انجام دهند و در پروندهها ورود کنند».
باقری همچنین با اشاره به نقش مجلس شورای اسلامی و رسانهها توضیح میدهد: «همکاری دستگاه قضایی و ضابطین دادگستری در مورد وکلا، در مواجهه با وکلای در معرض خطر است که حالا چه از طرف خود وکلا یا کانون وکلا گزارش شود، باید اقدامات تامینی و حمایتهای فوری را نسبت به این قضیه در دستور کار قرار دهند. یه مورد دیگر هم این است که مجلس شورای اسلامی در طی سالیان گذشته متاسفانه قوانین و مقرراتی در راستای نقض استقلال وکلای دادگستری و کانون وکلای دادگستری در نظر داشته که این روند باعث شده که جایگاه وکیل در بین عموم افول پیدا کند و شان، احترام، اثربخشی و کارآمدی وکیل در روند استیفای حق دفاع و اقامه دادرسی منصفانه تا حدی به واسطه برخی این مقررات مجلس دچار خدشه شده که جایگاه وکیل در بین مردم را تقلیل داده است.»
او میگوید: «در کنار این قضیه بحث رسانهها هم هست که در برخی از فیلمها و سریالها، وکلا به عنوان ناقضین قانون نمایش داده میشوند و به این شکل توسط مردم مورد قضاوت قرار میگیرند. به نظرم این بزرگترین مسئله و مشکلی است که برای وکلا ایجاد میشود. رسانهها نقش بسیار مهمی دارند در تبیین جایگاه وکیل به عنوان فردی که برای تامین منافع عمومی تلاش میکند. نهادهای مدنی هم در توسعه فرهنگ استفاده و نقش وکیل در عرصه عمومی تاثیر بسیار مهمی دارند. خود کانونهای وکلا و مثلا در بخش کمیسیونهای کارآموزی باید به وکلای جوان آموزشهای مسئولیت حرفهای و اخلاقی و ملزومات تامین و امنیت وکیل را به درستی مطرح بکنند که خود وکلا هم نسبت به این موضوع آگاهی پیدا کنند. همین طور خود کانون وکلا باید بتواند با نهادهای قانونگذاری و همینطور نهادهای آموزشی و فرهنگی همکاری و تعامل داشتهباشند که مردم نسبت به حقوق وکلا آگاهی بیشتری پیدا کنند. قطعا به واسطه این تعامل، تفاهمنامهها و ساخت یک سری فیلم و سریالها بخش آموزش و فرهنگسازی به مرور ایجاد میشود و میتوانیم امیدوار باشیم که به مرور یک بخش زیادی از این مسائل که هر روز در حال افزایش است کاهش پیدا کند».