فرارو- امیر تیبون تحلیلگر مسائل خاورمیانه در روزنامه هاآرتص.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه هاآرتص، عصر دوشنبه، دو بیانیه از دو نقطه مختلف خاورمیانه منتشر شد که به روشنی شکست سیاستهای جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، را در این منطقه نشان داد و چالشهایی را که در انتظار جانشین او، دونالد ترامپ است، برجسته ساخت؛ کسی که تنها چند ماه دیگر بار دیگر قدم به کاخ سفید خواهد گذاشت.
در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، رهبران دهها کشور عربی و اسلامی برای نشستی فوق العاده درباره جنگهای غزه و لبنان گرد هم آمدند. میزبانی این نشست از سوی عربستان سعودی – کشوری که سودای رهبری جهان عرب و اسلام را در سر دارد – در زمانی انجام میشود که مقامات ارشد اسرائیل و آمریکا، این پادشاهی را به بیاعتنایی به رنج فلسطینیان و اولویت دادن به توافق عادیسازی روابط با اسرائیل متهم کرده بودند؛ توافقی که سود فراوانی از جانب آمریکا نصیب این کشور میکرد و عملاً مسئله فلسطین را در سایه قرار میداد.
تا همین مدتی نه چندان دور، این تصویر واقعی به نظر میرسید. کمی بیش از یک سال پیش، محمد بن سلمان، ولیعهد قدرتمند عربستان، علناً اعلام کرد که کشورش به توافقی با آمریکا و اسرائیل نزدیک شده است و از فلسطینیان خواست که به بهبود شرایط مادی خود رضایت دهند. سخنان او به گونهای بود که گویی مسئله فلسطین در مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل قربانی شده و آرمان استقلال فلسطینیان به حاشیه رانده شده است.
انتقاد شدید ولیعهد بن سلمان از سیاست اسرائیل
اما نشست این هفته در ریاض از دگرگونیهای عمیق در رویکرد منطقهای پرده برداشت؛ تغییری که در طول یک سال گذشته، بهویژه در پی جنگهای اسرائیل در غزه و لبنان، شکل گرفته است. محمد بن سلمان در سخنرانی خود اسرائیل را به ارتکاب نسلکشی در غزه متهم کرد و با صراحت از سیاستهای اسرائیل در تضعیف و بیثباتسازی تشکیلات خودگردان فلسطین انتقاد نمود. او خواستار عضویت کامل و برابر فلسطین در سازمان ملل شد و حملات اسرائیل به ایران را نیز محکوم کرد؛ کشوری که پیشتر رقیب سرسخت عربستان به شمار میرفت، اما اکنون عربستان بهدنبال ترمیم روابط خود با آن است.
با وجود لحن تند و محتوای شدید این اظهارات، نباید آنها را به منزله مخالفتی با عادیسازی روابط با اسرائیل تعبیر کرد. برعکس، دیپلماتهای عرب نزدیک به دولت سعودی به روزنامه هاآرتص گفتهاند که محمد بن سلمان از دولت نتانیاهو به شدت ناامید و دلسرد شده است؛ چرا که سیاستهای این دولت مسیر عادیسازی روابط را پیچیده و دشوار ساخته است. یکی از این دیپلماتها میگوید: «محمد بن سلمان آماده بود گامهای بزرگی برای رسیدن به توافق با اسرائیل بردارد، اما افراطگرایی و رفتارهای غیرمنطقی نتانیاهو و عناصر راستگرای افراطی در ائتلاف او به قدری شدت گرفته که دیگر چشماندازی برای مذاکره باقی نمانده است.»
طرح اسموتریچ برای ضمیمهکردن کرانه باختری بدون اعطای حقوق شهروندی به فلسطینیان
برای درک بهتر این دلسردی سعودیها، کافی است نگاهی به اظهارات اخیر بتسلائل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل بیندازیم. او روز دوشنبه در اورشلیم (بیتالمقدس) و در برابر دوربینها اعلام کرد که با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سال ۲۰۲۵ «سال الحاق اسرائیل» خواهد بود. اسموتریچ قصد دارد کرانه باختری اشغالی را رسماً به قلمرو اسرائیل ضمیمه کند، اما بدون اینکه حقوق شهروندی و برابری به میلیونها فلسطینی ساکن آنجا اعطا شود. این طرح تنها به کرانه باختری محدود نمیشود؛ بلکه شامل ایجاد شهرکهای جدید در شمال نوار غزه نیز هست، مناطقی که پیشتر ارتش اسرائیل با عملیات نظامی خود، صدها هزار فلسطینی را از آنجا آواره کرده بود.
با وجود کاهش چشمگیر محبوبیت حزب راستگرای افراطی نتانیاهو در نظرسنجیها، این حزب همچنان نفوذی قابلتوجه در ائتلاف او دارد و بیپروا اهداف جنجالی خود را دنبال میکند؛ اهدافی که هیچ یک از متحدان بینالمللی اسرائیل از آنها پشتیبانی نمیکنند. در این راستا، جناح اسموتریچ آشکارا از طرح تخلیه شمال غزه از فلسطینیان و آمادهسازی آن برای اسکان یهودیان استقبال کرده و به ترویج این ایده پرداخته است. در مقابل این جریان افراطی، نتانیاهو سکوت اختیار کرده است، زیرا نگرانی از موقعیت خود و ضعف در برابر مخالفان، او را از هرگونه مقابله با اسموتریچ بازداشته است؛ فردی که به خوبی میداند میتواند تنها با یک حرکت، پایههای دولت را به لرزه درآورد.
شکاف عمیق در روابط میان ریاض و اورشلیم
شکاف عمیقی میان ریاض و اورشلیم شکل گرفته است؛ از یکسو، محمد بن سلمان در میان رهبران عرب و مسلمان با ناامیدی از افراطگرایی اسرائیل سخن میگوید و از سوی دیگر، اسموتریچ در اورشلیم برای طولانیتر کردن جنگ غزه و گسترش دامنه درگیریها نقشه میکشد. این صحنههای متناقض به وضوح شکست سیاستهای خاورمیانهای دولت بایدن را آشکار میسازد. هدف اصلی بایدن، یعنی عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان که بر پایه توافقات ابراهیم در سال ۲۰۲۰ بنا شده بود و در سال ۲۰۲۳ نیز برای مدتی کوتاه دستیافتنی به نظر میرسید، اکنون بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس شده است.
در این میان، دولت ترامپ نیز به دنبال توافق با عربستان است و آن را ادامهای طبیعی بر سیاستهای پیشین خود میداند. مشاور ارشد و داماد او، جرد کوشنر، نیز با جدیت به این هدف چشم دوخته است. اما موفقیت در این راه، بهویژه با توجه به افزایش فاصله میان اسرائیل و جهان عرب، حتی کشورهایی، چون عربستان که موضعی دوستانهتر دارند، به تغییراتی عمیق در سیاستهای اسرائیل نیاز دارد. تا زمانی که ائتلاف کنونی نتانیاهو از افراطگرایی فاصله نگیرد و طرحهای الحاق کنار گذاشته نشوند، عادیسازی روابط با عربستان همچنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند، حتی اگر دولت آینده ترامپ نیز خواهان تحقق این هدف باشد.