«گنجینه گالووی» که در حال حاضر در موزه ملی اسکاتلند نگهداری میشود، شامل بیش از ۱۰۰ شیء از جنس طلا، نقره، کریستال، سنگ و سفال است که به دوران وایکینگها تعلق دارد. این گنجینه در سپتامبر ۲۰۱۴ در شهرستان تاریخی کرکوبریشایر در منطقه گالووی در اسکاتلند کشف شد. حالا محققان دریافتهاند که یکی از اشیاء چشمگیر این گنجینه ریشهای ایرانی دارد و به دست فلزکاران ماهر امپراتوری ساسانی ساخته شده است.
موزه ملی اسکاتلند اخیراً گنجینهای فوقالعاده از اشیای باارزش نقره، طلا و کریستال را به نمایش گذاشته است؛ اشیایی که ۱۱۰۰ سال پیش در زمین دفن شده و به فراموشی سپرده شده بودند.
به گزارش فرادید، در میان این مجموعه گرانبها، یک شیء خاص وجود دارد که از نظر هنری و جغرافیایی بسیار چشمگیر است: ظرفی با تزئیناتی غیرمعمول که پژوهشهای اخیر نشان میدهد احتمالاً مسافت بسیار زیادی را طی کرده است؛ از امپراتوری ساسانیان در ایران باستان تا اسکاتلند.
این ظرف به دلیل تزئیناتش توجه باستانشناسان را جلب کرده است. برخلاف ظرفهای معمول دوران وایکینگها، این اثر دارای نقشهایی از پلنگ، ببر و محراب آتش است که شعلههایی از آن خارج میشود و در بالای آنها نقش یک تاج به چشم میخورد. این نمادها در اروپای مسیحی قرون وسطی ناشناخته بوده و باعث شد پژوهشگران به دنبال منشأ آن بروند.
دکتر مارتین گلدبرگ توضیح میدهد: «طرحهایی مثل پلنگ و ببر و همچنین محراب آتش با تاج شعلهور در این دوران در اروپای مسیحی بسیار غیرمعمول هستند».
تحلیلهای علمی نشان داد که جنس نقره و تزئینات طلایی این ظرف متعلق به دوران امپراتوری ساسانی است؛ تمدنی که در قرون ششم و هفتم میلادی در ایران شکوفا بود. هنر پیچیده و مهارت فلزکاری ساسانیان تأثیر فرهنگی گستردهای داشت و مرزهای بسیاری را درنوردید.
ساسانیان که رقیب امپراتوری بیزانس بودند، نقشی کلیدی در شکلگیری فرهنگ و سیاست خاورمیانه ایفا کردند. وجود محراب آتش در طراحی این ظرف، که یکی از نمادهای مهم دین زرتشتی (دین رسمی ساسانیان) است، مهر تأییدی بر منشأ ایرانی این اثر است.
گلدبرگ اضافه میکند: «تحلیلهای علمی اخیر نشان داده که این اثر، یادگاری از امپراتوری ساسانی است که در محدودۀ ایران امروزی قرار داشت».
کشف این ظرف در یک گنجینه وایکینگی در جنوب غرب اسکاتلند سؤالات زیادی درباره مسیر طولانی طی شده توسط آن ایجاد میکند. برخلاف تصور رایج که قرون وسطی دوران انزوا و افول بوده است، چنین کشفهایی نشان میدهند که این دوران در واقع پر از سفر، تجارت و تبادل فرهنگی بوده است.
تصور اینکه یک اثر ساسانی مسیری طولانی از قلب امپراتوری ایران تا سواحل دورافتاده اسکاتلند را طی کرده باشد، شگفتانگیز است. شاید این اثر از طریق جاده ابریشم معامله شده، از دست تاجران بیزانسی گذشته یا در جریان حملات وایکینگها به شرق اروپا به غنیمت گرفته شده باشد. به هر حال مسیر آن هر چه که بوده، حضورش در اسکاتلند نشاندهنده ارتباطات گسترده عصر وایکینگها است.
داستان این ظرف نقرهکاریشده، درک ما از قرون وسطی را بازتعریف میکند. این دوران نهتنها زمان انزوا نبود، بلکه شاهد تعاملات و تبادلات فرهنگی قابلتوجهی بود. حرکت مردم، کالاها و ایدهها در مسافتهای طولانی نشان میدهد که جوامع این دوره بسیار به هم مرتبط بودهاند.
همچنان که پژوهشها ادامه دارد، اشیایی مانند این ظرف ساسانی، یادآور شبکههای جهانی آن زمان است. این ظرف نقرهای با طراحی ساسانی نهتنها نمایی از هنر و فرهنگ یک تمدن باستانی ارائه میدهد، بلکه بینشی نو درباره جهان پیوسته قرون وسطی به ما میدهد.