تنگه هرمز به لحاظ استراتژیک و ژئوپلیتیک یکی از مهمترین و حساسترین کانالهای ارتباطی کشور است، اما متاسفانه این تنگه و شرایط آن توسط افرادی که غیرمتخصص هستند، اظهارنظرهای غیراصولی و غیرحرفهای زیادی مطرح میشود. متأسفانه برخی از این افراد متوجه نیستند که این نوع اظهارنظرها میتواند چه تبعاتی داشته باشد و گاهی نیز، زمینههای مسئولیتی لازم را برای اظهارنظر ندارند. برخی از افرادی که به راحتی درباره مسائل بین الملل، با پیش زمینههای مهم در حوزه حقوق بینالملل و دیپلماسی صحبت میکنند، فاقد صلاحیتهای نظامی، سیاسی و استراتژیک هستند. متاسفانه برخی تصور میکردند هر چقدر افراطیتر اظهارنظر کنند، وفادارتر به کشور به نظر میرسند. اما هر نوع اظهارنظری نه قابلیت اجرا دارد و نه حتی قابلیت انتشار. بلکه ممکن است فقط منتهی به افزایش حساسیتها علیه کشور و افزایش مشکلات شود و در نتیجه بسیار خطرناک است./// لید طولانی است، کوتاه تر شود.
فرارو- هر بار عبارت «بستن تنگه هرمز» مطرح میشود، اغلب افراد به یاد «حسین شریعتمداری»، مدیرمسئول کیهان میافتند که از مدافعان و تکرار کنندگان این ایده است که باید در برابر تهدید غرب، اقدام به بستن تنگه هرمز کرد؛ تنگهای با موقعیت خاص راهبردی اقتصادی و سیاسی.
به گزارش فرارو، شریعتمداری، اخیرا در یادداشتی با اشاره به پیشنهاد بستن تنگه هرمز نوشت: «هر بار در کیهان به استفاده از این اهرم برای مقابله با تحریمها و زورگوئیهای آمریکا و اروپا پرداختیم، شاهد دو واکنش همسو از داخل و خارج کشور بودیم. مقامات آمریکایی و اروپایی از این پیشنهاد به شدت عصبانی شده بودند و غربگراها و برخی از مدعیان اصلاحات که نمیتوانستند با استدلال و استناد حقوقی کیهان مقابله کنند، پیشنهاد یاد شده را به سخره گرفتند!»
تنگه هرمز از دید بسیاری از تحلیلگران انرژی و اقتصاد حائز اهمیت بسزایی است و برخی کارشناسان معتقدند هرگونه اختلال در تنگه هرمز میتواند باعث نوسانات قابل توجه در قیمت جهانی نفت و تأثیرات گسترده بر اقتصاد جهانی شود. به نوشته «موسسه واشنگتن»، در سال ۲۰۲۳ به طور میانگین حدود ۲۰ میلیون بشکه در روز از نفت خام، میعانات و محصولات نفتی از این تنگه عبور میکند. با توجه به این شرایط، پرسشهایی در خصوص اهمیت این تنگه، تبعات بستن آن و ممکن یا ناممکن بودن این اقدام در عرصه روابط بینالملل مطرح است. فرارو با «فریدون مجلسی»، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل در این زمینه گفتوگو کرده است:
افراد غیرمتخصص درباره تنگه هرمز اظهارنظرهای غیراصولی میکنند
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «تنگه هرمز به لحاظ استراتژیک و ژئوپلیتیک یکی از مهمترین و حساسترین کانالهای ارتباطی کشور است، اما متاسفانه درباره این تنگه و شرایط آن توسط افرادی که غیرمتخصص اظهارنظرهای غیراصولی و غیرحرفهای زیادی مطرح میشود. متأسفانه برخی از این افراد متوجه نیستند که این نوع اظهارنظرها میتواند چه تبعاتی داشته باشد و گاهی نیز زمینههای مسئولیتی لازم را برای اظهارنظر ندارند. برخی از افرادی که به راحتی درباره مسائل بینالملل، با پیش زمینههای مهم در حوزه حقوق بینالملل و دیپلماسی صحبت میکنند، فاقد صلاحیتهای نظامی، سیاسی و استراتژیک هستند. متأسفانه برخی تصور میکردند هر چقدر افراطیتر اظهارنظر کنند، وفادارتر به کشور به نظر میرسند. اما هر نوع اظهارنظری نه قابلیت اجرا دارد و نه حتی قابلیت انتشار؛ بلکه ممکن است فقط منتهی به افزایش حساسیتها علیه کشور و افزایش مشکلات شود و در نتیجه بسیار خطرناک است.»
وی در ادامه افزود: «تنگه هرمز، دریچه اقتصادی مهمی برای خلیج فارس است و نمیشود انتظار داشت کشورهای منطقه کالاها را از طریق هواپیما وارد کنند. این، فقط ایران نیست که نفت خود را از طریق تنگه هرمز صادر میکند، بلکه فرآوردهها و تمامی محصولات پتروشیمی و تمامی موارد مورد نیاز ایران نیز از همین طریق وارد میشود. ممکن است گفته شود که تنگه هرمز اگر بسته شود، بندرعباس را داریم؛ اما نه، وقتی که این قسمت منطقه به خطر بیفتد، همه چیز به خطر خواهد افتاد. به هم زدن آرامش در منطقه خلیج فارس و بسته شدن تنگهای با این حجم از اهمیت میتواند با تبعات سیاسی گستردهای همراه باشد. این نکتهای بسیار مهم است که برخی در تحلیلهای خود نادیده میگیرند: تنگه هرمز یک تنگه محلی و داخلی نیست، بلکه یک فضای استراتژیک بینالمللی است که بسته شدن آن، روی شرایط بسیاری از کشورهای صادر کننده و وارد کننده تاثیر دارد و بسته شدن حق استفاده از آن توسط دیگر کشورها به عنوان یک دشمنی آشکار در نظر گرفته میشود؛ چرا که میتواند منافع کشورهای مختلفی را به خطر بیندازد.»
بسته شدن تنگه هرمز کشورهای حاشیه خلیج فارس و چین را عصبانی میکند
این دیپلمات پیشین ایران در ادامه گفت: «اتفاقا بسته شدن تنگه هرمز، نه برای غربی ها، بلکه برای کشورهای منطقه و اعراب مهمتر است؛ چرا که این تنگه برای کشورهایی از جمله عراق، کویت، بحرین، عربستان، امارات و... از اهمیت ارتباطی ویژهای برخوردار است و بستن تنگه هرمز، در گام نخست، ما را در رویارویی مستقیم با همه کشورهای منطقه قرار میدهد. چرا باید با همه دنیا بجنگیم یا دشمنی کنیم؟ ما هم اکنون درگیر تحریمهایی هستیم که لازم است هرچه سریعتر حل و فصل شوند. ما نباید با روشهای تند و خشن به دنبال احقاق حقوق خود باشیم؛ بلکه تجربه نشان داده هر زمان از در گفتوگو و دیپلماسی وارد شدهایم، نتایج بسیار بهتری گرفتهایم. ایران باید روی توسعه روابط اقتصادی خود با دیگر کشورها متمرکز شود، نه کاهش روابط اقتصادی یا ایجاد دشمنی در حوزه اقتصادی. اولین تاثیر بسته شدن تنگه هرمز، حتی اگر کوتاه مدت هم باشد، ایجاد کینه و نارضایتی همسایگان ایران به علت تاخیر در مبادلات اقتصادی و تجاری آن هاست.»
وی افزود: «چرا در شرایطی که کشور ما با توجه به حضور ترامپ در کاخ سفید باید به دنبال تنش زدایی حداکثری باشد، به این سمت حرکت کنیم که به تنشها بیفزاییم. حقیقت این است که حتی اگر تحریم نبودیم یا اختلافات ما با ایالات متحده در حد ایدئولوژیک بود یا به عبارتی درگیر مشکلات اقتصادی نبودیم نیز، نباید وارد چنین تنشهایی میشدیم. بستن درهای تجاری و اقتصادی به روی دیگران، شاید آتشی به جان برخی بیندازد، اما دود آن آتش مستقیم به چشم خودمان خواهد رفت. نمیتوان آتشی به پا کرد و گفت من حتی گرمم هم نخواهد شد. این نکته را هم فراموش نکنیم که یک از متضررهای اصلی چنین وضعیتی، چین خواهد بود؛ چرا که چین تجارت اقتصادی گستردهای با کشورهای حاشیه خلیج فارس و عراق دارد و آسیب زیادی از بسته شدن تنگه هرمز خواهد دید. در ضمن بخش زیادی از تجارت کشور خودمان نیز از طریق عبور از همین تنگه هرمز انجام میشود و بنابراین آسیب جدی به روند صادرات و واردات خودمان نیز وارد میشود. به طور کلی شاید اگر ماجراجویانی که معتقدند باید تنگه هرمز را بست، یک بررسی جدیتر انجام داده و حسابی سرانگشتی انجام دهند، بهتر متوجه شوند که مطرح کردن این نوع تهدیدها چه مخاطراتی برای ما، همسایگانمان و موقعیت کلی سیاسی و اقتصادی کشور خواهد داشت.»