بر اساس پیش بینی یک موسسه مطالعاتی شاخص فلاکت در سال 94 با حرکتی آرام به سمت صفر میل خواهد کرد. این شاخص پیش از این بالای 50 درصد اعلام شده بود. با توجه به آنکه هنوز نرخ تورم اقتصاد ایران در حد بالایی قرار دارد و نرخ بیکاری نزولی نیست، آیا این پیش بینی واقعیت دارد؟
فرارو- بر اساس پیش بینی یک موسسه مطالعاتی شاخص فلاکت در سال 94 با حرکتی آرام به سمت صفر میل خواهد کرد. این شاخص پیش از این بالای 50 درصد اعلام شده بود. با توجه به آنکه هنوز نرخ تورم اقتصاد ایران در حد بالایی قرار دارد و نرخ بیکاری نزولی نیست، آیا این پیش بینی واقعیت دارد؟
به گزارش سرویس اقتصادی فرارو؛ شاخص فلاکت (Misery Index) از جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم در یک اقتصاد به دست می آید. در حالت عادی نرخ تورم و بیکاری در منحنی معکوس قرار دارند و با افزایش یکی، آن دیگری با کاهش رو به رو می شود. اما در شرایط رکود تورمی شرایط به نحوی دیگر است؛ در این حالت این دو نرخ به صورت همزمان افزایش می یابند.
آخرین محاسبات انجام شده این شاخص نشان داد که ایران در رتبه دوم فلاکت جهانی قرار گرفته است اما بنا بر ادعای موسسه اقتصاد ایران با روند کاهشی دو نرخ تورم و بیکاری در ایران، وضعیت معیشتی مردم رو به بهبود می رود.
با توجه به آنکه این دو نرخ بر دهک های پایین جامعه بیشتر از دهک های پر درآمد اثر می گذارند، شاخص فلاکت هم در دهک های پایین جامعه چشمگیر تر است. جمع این دو عامل و فشار آن بر طبقات پایین درآمدی در سال های گذشته باعث ایجاد شکاف و فاصله طبقاتی در جامعه شده است.
رویای که احمدینژاد بر دوردستها نشاند!
پیش از این محمود احمدی نژاد بارها اعلام کرده بود که توانسته با سیاست های مهروزانه دولتش فاصله طبقاتی ایجاد شده را کاهش دهد. او عنوان کرده بود که توانسته با توزیع یارانه های نقدی و سهام عدالت ثروت را به صورت عادلانه در کشور توزیع کند و با طرح مسکن مهر تمام شهروندان صاحب خانه شده اند. در مناظره سال 88 بود که برای اولین بار از شاخص فلاکت صحبت به میان آمد. محسن رضایی در این برنامه با عنوان درصد بالای این شاخص در ایران گفته های احمدی نژاد مبنی بر وضعیت کشور را رد کرد.
شاخص فلاکت که در سال 84، 21.9 درصد بود، در پایان دوره 8 ساله احمدی نژاد به 50 درصد رسید. دو برابر شدن این شاخص به این معناست که انحراف شدیدی از استانداردها رخ داده و سطح رفاه خانوارها کاهش یافته است.
شواهد نشان داد که برعکس آنچه که دولت مهرورز احمدینژاد ادعا کرده بود، نه تنها نابرابری ها کاهش نیافته بلکه تنها بر ثروت، ثروت مندان افزوده شده و از آن طرف فقیران، فقیرتر شده اند.
حسین راغفر اقتصاددان در مورد شاخص فلاکت به فرارو گفت: «به نظر من این شاخص بیشتر شاخصی سیاسی است تا اقتصادی و نمی تواند به خوبی وضعیت اقتصادی و رفاهی کشورها را منعکس کند.می توان گفت که دولت تلاش هایی برای کاهش این دو نرخ تعیین کننده دارد و از طریق فعالیت هایی برای کنترل و مهار تورم و یا ایجاد اشتغال در کشور در مسیر کاهش این نرخ ها قدم گذاشته است اما تک رقمی شدن این دو نرخ در آینده نزدیک، بسیار بعید است.»
گفتنی است که در حال حاضر نرخ تورم رسمی برابر با 21.1 درصد است و روحانی وعده داده که این رقم تا پایان سال به زیر 20 درصد خواهد رسید. علاوه بر آن مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در تابستان امسال به 9.5 درصد گزارش کرده است.
حقیقت بیرون از آمارها
برخلاف ادعای احمدی نژاد مبنی بر کاهش فاصله طبقاتی بررسی های مرکز آمار نشان می دهد که چیزی حدود سالی 40 میلیون تومان فاصله میان اولین و آخرین دهک درآمدی وجود دارد.
بنا بر این آمار، دهک اول که کم درآمد ترین گروه کشور محسوب می شوند، به طور متوسط سالی 4 میلیون و 500 تومان درآمد دارد و دهک دهم که پردرآمدترین گروه است، سالی چهل و سه میلیون و 580 هزار تومان بدست می آورد.
لازم به ذکر است که دهک هشتم و نهم هم فاصله زیادی تا پردرآمدترین گروه دارند. به طوری که آنها، هر کدام به ترتیب با درآمد 20 و 25 میلیون تومانی در سال، نصف دهک دهم درآمد به دست می آورند.
طي هفته هاي گذشته صفحه ای با عنوان «بچه پولدارهای تهران» یا Rich kids of Tehran» راه اندازی شد که بخشی از زندگی دهمین دهک درآمدی یا به عبارتی ثروتمندترین اقشار ایران را به نمایش گذاشت.
به دلیل آنکه تا به حال هیچ صحبتی از ثروتمندان و شیوه زندگی آنان در ایران به میان نیامده بود، رسانه ها این پدیده را حاصل عمیق تر شدن شکاف طبقاتی در سال های اخیر دانستند.
می توان گفت انتشار این عکس ها و نمایان کردن سبک زندگی ثروتمندان تهران فاصله ی فاحش و کهکشانی میان دهک های بالا و پایین جامعه را که برای مردم قابل لمس بود، علنی و تایید کرد. به این معنا که افرادی هم در ایران زندگی می کنند که نه نرخ تورم، نه بیکاری و نه تحریم ها تاثیری بر روند زندگی شان نداشته و سفره پیش رویشان را کوچک که نکرده بلکه گسترده تر هم کرده است.
همین اتفاق نشان داد که گاهی فاصله ای میان حقیقتی که در جامعه و در میان مردم وجود دارد و آنچه در آمارها و ارقام ها دیده می شود، وجود دارد.
با توجه به شرایط ناپایدار و بحرانی اقتصاد ایران، چندان نمیتوان امیدوار بود که رویای کاهش چشمگیر شاخص فلاکت در آینده نزدیک محقق شود. رویایی دور که دولت احمدینژاد با سیاستهای شتاب زده و غیرکارشناسی خود بر باد داد و دولت یازدهم بر آن است که در گرداب بیثبات اقتصاد، با ثبات بخشیدن به سیاستهای خود به چنگ آورد!
(شايد منظور روزانه بوده)