بدون تردید جمهوری اسلامی ایران در هرگونه تعامل آتی با گروه پنج بعلاوه یک و مخصوصا دولت جدید آمریکا (به ریاست جمهوری جو بایدن)، همان شرایطی را طلب خواهد کرد که در جریان انعقاد توافق برجام در مورد آنها توافق کرده بود. تحقق این مساله مخصوصا با توجه به خرابکاریهای زیادِ ترامپ در چهارچوب توافق برجام، کاملا سخت است و چالشی جدی برای دولت جو بایدن محسوب میشود.
فرارو- "داو زاخیم*" نویسنده و تحلیلگر سیاست خارجی و از مقامهای سابق وزارتخانههای دفاع و امور خارجه ایالات متحده آمریکا در مقالهای برای "اندیشکده نشنال اینترست"، از چالشهای جدی جو بایدن در احیای "برجام" سخن گفته و از دولت وی درخواست کرده تا برای ایجاد تعامل جدی و سازنده با جمهوری اسلامی ایران، توهمات را کنار بگذارد و بر اساس واقعیات، دست به کنشگری بزند. او در این رابطه مینویسد:
«دولت "باراک اوباما" رئیس جمهور اسبق آمریکا و وزیر خارجه اش "جان کری"، اشتیاق زیادی به سرانجام رساندنِ توافق برجام داشتند. در چهارچوب توافق برجام، ایرانیها در ازای اخذ امتیازات اقتصادی و لغو تحریمهای مرتبط با مساله هستهای این کشور، از شدت و میزان فعالیتهای هستهای خود کم میکردند و نظارتهای گسترده بین المللی را نیز بر برنامه اتمی خود میپذیرفتند. در زمانِ انعقاد توافق برجام، بسیاری از ناظران و تحلیلگران آن را توافقی موفق ارزیابی میکردند، زیرا به زعم آنها با استفاده از این توافق، کنترلِ توان هستهای ایران امکان پذیرتر میشد و اساسا رویکردی که کشورهای غربی در مهار و برخورد با ایران در سر داشتند، از طریق توافق برجام هم قابل پیگیری بود.
به گزارش فرارو، علی رغم برخی ایراداتی که عدهای از سیاستمداران و تحلیلگران از توافق برجام میگرفتند، آمریکا بایستی پس از امضای این توافق به آن پایبند میبود. بسیاری حتی بر این مساله تاکید داشتند که وقتی دولت آمریکا یک توافق نظیر برجام را امضا میکند، دیگر بعید است که در اجرای آن قصور ورزد. با این همه، دولت ترامپ در اقدامی عجیب از این توافق (در سال ۲۰۱۸) خارج شد.
وقتی از یک توافق خارج میشوید و میخواهید دوباره به آن بازگردید، باید بدانید که دیگر شرایط شبیهِ زمانِ پیوستن اولیه شما به توافق مذکور نیست. در شرایط فعلی، ایران در پاسخ به رویکردهای غلط آمریکا، در حال غنی سازی ۲۰ درصدی است و توانمندیهای هستهای خود را توسعه داده و عملا مهر تاییدی بر شکست راهبرد فشارحداکثری دولت ترامپ علیه خودش زده است.
در این راستا، ایران از حیث بین المللی در قیاس با آمریکا، احساس فشار کمتری میکند، زیرا آن طرفی که از برجام در ابتدا خارج شده و مفاد آن را نقض کرده، آمریکا و نه ایران بوده است. اضافه بر این، ایران نشان داده که در مقابل فشارهای شدید سیاسی و اقتصادی، به هیچ عنوان تسلیم نمیشود و در این زمینه "مقاومتِحداکثری" پیشه میکند. درست به همین دلایل است که باید اذعان کرد که ایران در هرگونه مذاکره آتی با گروه پنج بعلاوه یک و مخصوصا دولت آمریکا، احتمالا همان شرایطی را طلب خواهد کرد که در زمان انعقاد توافق برجام، در مورد آنها توافق کرده بود. در این چهارچوب، ایران به هیچ عنوان مایل نیست تا در مورد مساله موشکی و حضور منطقهای خود در قالب توافق برجام بحث کند. تهران، برجام را صرفا توافقی در مورد توانمندیهای هستهای خود میبیند.
بسیاری بر این باورند که دولت بایدن باید در هرگونه مذاکره با ایران، حتی اگر شده امتیازهای جزئی نیز از ایران اخذ کند (نظیر توقف حمایت تهران از حوثیهای یمنی) و در مقابل، بخشی از تحریمهای این کشور را لغو کند. این دسته بر این باورند که لیست تحریمهای آمریکا علیه ایران بسیار طولانی است و اگر قرار باشد در مورد لغو هر گروه از این تحریمها، مذاکرات و بده بستانی انجام شود، بایستی مذاکراتی طولانی بین دو طرف (ایران و آمریکا) برگزار شود که شاید این مساله در نوع خود منجر به نگارش نسخهای جدید از توافق برجام شود. با این حال، اینگونه به نظر میرسد که تهران در این زمینه سخت گیرانه عمل کند و ضمن رد این مساله، چشم اندازِ انتخاب یک رئیس جمهور جدید پس از حسن روحانی که شاید چندان با دیدگاههای وی هم نظر باشد هم بر احتمال اوج گیری تنشها میان ایران و آمریکا در مورد توافق برجام بیفزاید.
دولت جدید آمریکا اگر به دنبال مذاکرات جدی با ایران است، باید هر چه سریعتر توهمات را کنار بگذارد و بر اساس واقعیات میدانی، تعاملات خود با دولت ایران را تعریف کند. همین مساله یک امر جدی برای دولت جو بایدن است که در نوع خود میتواند چالشهای جدی را نیز برای آن در مسیر احیای برجام به دنبال داشته باشد».
*داو زاخیم، از مقامهای اسبق وزارتخانههای دفاع و امور خارجه آمریکا است. او در حوزه مسائل سیاستخارجی و دفاعی-امنیتی قلم میزند.