دانشمندان میگویند پنج اسکلت یامنا، همراه با ۱۹ اسکلت دیگر از نمونه بزرگتر، نشانههایی از اسبسواری را نشان میدهند.
باستانشناسان میگویند بقایای اسکلتهایی را در گورپشتههای باستانی متعلق به فرهنگ گورچالی در بلغارستان، رومانی و مجارستان یافتهاند که نشان میدهد شماری از انسانهای عصر نوسنگی به سوارکاری میپرداختهاند.
به گزارش یورونیوز، اولین شواهد اهلی شدن اسب که تا کنون یافت شده است به ۵ هزار و ۵۰۰ سال پیش بازمیگردد. این در حالی است که قدیمیترین ارابههای اسب پیداشده به حدود ۴ هزار سال پیش تعلق دارند.
تیمی از دانشمندان برای این تحقیق بقایای پنج تن از مردمان فرهنگ «یامنا» را که در رومانی، بلغارستان و مجارستان یافت شدهاند، مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار دادند. این مردمان گروهی از دامداران استپی بودند که در دوره نوسنگی در نواحی شمال دریای سیاه و دریای خزر زندگی میکردند و در دفن مردگان خود از فرهنگ گورچالی تبعیت میکردند.
خصیصه اصلی فرهنگ گورچالی، که از سدههای ۳۶ تا ۲۳ پیش از میلاد ادامه داشت، خاکسپاری مردگان در چالههایی در گورخانهها به حالت طاقباز با زانوهای خمیده بوده است. پیشتر مطالعات نشان داده بودند که بخشی از زندگی بشر امروزی در ده هزار سال پیش از آمیختگی ژنتیکی و گسترش فرهنگ یامنا در نقطه اتصال جنوب شرق اروپا به آسیا تاثیر پذیرفته است.
در پژوهش جدید همچنین بیش از ۲۰۰ اسکلت متعلق به ۳۹ مکان باستانی در سراسر جنوب شرقی اروپا را که قبلاً مورد مطالعه قرار گرفته بود، تحت بررسی مجدد قرار گرفتند.
دانشمندان میگویند پنج اسکلت یامنا، همراه با ۱۹ اسکلت دیگر از نمونه بزرگتر، نشانههایی از اسبسواری را نشان میدهند. این نشانهها شامل تغییر در شکل حفرههای ران، آسیب به مهرهها در نتیجه بالا و پایین رفتن مستمر ناشی از نشستن پشت اسب، محلهای خاص اتصال عضلانی در پاها و همچنین صدمات ناشی از افتادن، لگد زدن یا گاز گرفتن اسبها بوده است.
مارتین تراتمن، انسانشناس زیستی در دانشگاه هلسینکی فنلاند و نویسنده ارشد این مطالعه، در این باره میگوید: «اسکلتها هیچ تغییر فرم کلی را نشان نمیدهند، آنچه مشاهده میشود تغییرات کوچک به منظور سازگار شدن بدن با وضعیت جدید و آسیبهای جزئی مفصلی است. در مجموع افراد فرهنگ یامنا از وضعیت سلامتی فوقالعاده خوبی برخوردار بودهاند.»
تراتمن اضافه کرد: «این علائم فیزیولوژیکی که نشان از اسبسواری دارند، نظیر علائم کشیدگی اسکلتی عضلانی و تحلیل مفاصل، باعث نمیشود که افراد در زندگی متفاوت به نظر برسند. در واقع شما نمیتوانید تفاوت یک فرد گاوچران با یک فرد عادی را تنها از نحوه راه رفتنش تشخیص دهید.»
باستانشناسان پیشتر با تحقیق روی بقایای اسبهای یافتشده در جنوب شرق اروپا نوع حیواناتی را که انسانهای باستانی سوار میشدند مشخص کرده بودند. دکتر تراتمن در این باره میگوید: «این اسبها البته به نوعی اسب وحشی منقرضشده نزدیکتر بودند. آنها شبیه به اسبهای شوالسکی بودند یعنی تنومند، با سینههای ستبر و گردن قوی و اندازهای کوچک مایل به متوسط. اسبهای جنگی قرون وسطایی در اروپا تقریبا شکل مشابهی داشتند.»
محققان میگویند از آنجا که وسایل مرتبط با سوارکاری از مواد پوسیدنی ساخته میشدند (نظیر طنابهای از جنس الیاف و قطعات چوبی) و با گذر زمان از بین رفتهاند، در نتیجه بررسی آثار سوارکاری بر بقایای اسکلتهای انسانی میتواند مفیدتر از کنکاش در بقایای اسبها و فرهنگ مرتبط با آنها باشد.
دیوید آنتونی، انسانشناس در دانشگاه هاروارد، میگوید: «در گورستانهای دوران نوسنگی که در استپها واقع شدهاند، گاه اسبها همرده با گوسفندان و گاوها در کنار انسان دفن شدهاند و گرزهای سنگی تراشیدهشده به شکل سر اسب قابل رویت هستند.»
قربانی کردن دام نظیر گوسفند، خوک، بز و اسب در آئینهای خاکسپاری فرهنگ یامنا رواج داشته است. پیشتر شواهدی از زندهبهگور شدن اسبها در کنار انسانها در عصر آهن به دست آمده بود.
دانشمندان میگویند حضور اسبها در فرهنگ یامنا و مشخص کردن میزان گستردگی آن میتواند به توضیح مسئله مهاجرت انسانهای باستانی در عصر نوسنگی کمک کند. همچنین آزمایشات دیانای در زمینه مطالعه اهلیسازی اسبها میتواند به ما کمک کند تا متوجه شویم اسبهای وحشی مدرن چگونه از نسل اسبهای باستانی به وجود آمدهاند.