در اینجا به برخی مهارتهای خاص که هنگام کار در یک گروه یا تیم ممکن است به آنها نیاز پیدا کنیم، میپردازیم.
فرارو- در اینجا به برخی مهارتهای خاص که هنگام کار در یک گروه یا تیم ممکن است به آنها نیاز پیدا کنیم، میپردازیم.
به گزارش فرارو، به طور خلاصه، نقشهای درون گروهی در متد بلبین (Belbin)، شامل نقشهای زیر هستند:
1. شکلدهنده: کار را پیش میبرد و کارها را به انجام میرساند، ایدۀ واضحی از مسیر مطلوب سفر دارد؛
2. اجراکننده: او هم کنندۀ کار است، دنبال راههایی است تا حرف را به عمل تبدیل کند و فعالیت عمل تولید کند؛
3. تکمیلکننده: روی کامل کردن وظایف تمرکز میکند و خردهکاریهای آخر کار را تمام میکند؛
4. هماهنگکننده: حرکت گروه را مدیریت میکند، اغلب جایگاه رهبری دارد؛
5. کارکن تیم: با حمایت از روابط فردی به تیم کمک میکند تا موثر کار کند؛
6. بازرس منابع: منابع خارجی و اطلاعات را جمع میکند تا به تیم کمک کند؛
7. کارخانه: ایده و راه حلهای خلاق تولید میکند، که البته شاید همۀشان عملی نباشند؛
8. ناظر-ارزیاب: در ازریابی انتقادی ایدهها و پیشنهادها و در تصمیمگیری قوی عمل میکند؛
9. متخصص: دانش تخصصی به گروه میآورد و حضورش همیشه برای عملکرد موثر تیم ضروری نیست.
پژوهشها نشان میدهند که موثرترین تیمها کسانی را دارند که هر یک از این ۹ نقش را بر عهده بگیرند. این به این معنی نیست که یک تیم باید از نه نفر تشکیل شود، چرا اغلب افراد میتوانند ۲ یا ۳ نقش را به شکل همزمان بر عهده بگیرند.
اما تیمهایی که عملکرد موثری ندارند، معمولاً فاقد یک یا چندتا از این نقشهای کلیدی هستند.
نقشهای تیمی بلبین را میتوان به نقشهای وظیفهای و فرآیندی تقسیم کرد.
نقشهای وظیفهای بر «چیستی» متمرکز هستند: کاری هست و باید انجام شود. نقشهای اصلیای که بر وظیفه تمرکز دارند، شامل شکلدهنده، اجراکننده، تمامکنند، ناظر-ارزیاب، کارخانه و متخصص میشوند.
نقشهای فرآیندی بر «چگونگی» مترکز هستند و به خصوص بر افرادی که درگیر کار هستند. این نقشها شامل هماهنگکننده، بازرس منابع، و کارکن تیم هستند.
موثرترین کارکنهای تیم آنهایی هستند که متوجه مهارتهای موجود در گروه هستند و از مهارتهای خودشان استفاده میکنند تا شکافها را پر کنند. افراد بیشتر وظیفه محور یا فرآیند محور هستند، نه مخلوطی از هر دو.
مهارتهایی که برای بر عهده گرفتن نقشهای تیمی وظیفهمحور مورد نیاز هستند، از جملۀ زیر هستند:
سازمانیافتگی در به انجام رساندن وظایف ضروری است.
اگر ندانید که چه چیزی تا چه زمانی باید انجام شود، اینکه آن را تا زمان ضربالعجلتان به انجام برسانید، دشوار خواهد بود. خصیصۀ شکلدهندهها، اجراکنندهها و تمام کنندهها، مهارتهای خوب در سازماندهی است و معمولاً میتوان به آنها در بکار بستن سیستمهای قوی و مدیریت خوب پروژهها اتکا کرد.
توانایی تصمیمگیری نیز در پیشبرد کارها حیاتی است.
اگرچه مهم است که برای جمعآوری اطلاعات وقت بگذاریم تا بتوانیم اطمینان داشته باشیم که تصمیمان درست است، اما ممکن است زمانی برسد که هر تصمیمی بهتر از بیتصمیمی باشد.
تصمیمگیری گروهی نیازمند سازش و گاهی آمادگی برای کنار گذاشتن دیدگاه خود به نفع تصمیمی مشترک و گروهی است.
شکلدهندهها و ناظر-ارزیابها هر دو تصمیمگیران خوبی محسوب میشوند.
شکلدهندهها، اما، گرایش دارند که به سرعت تصیمیمشان را بگیرند و سپس ممکن است با سازش و کوتاه آمدن مشکل داشته باشند.
ناظر-ارزیابهای متمایلند که به دنبال تصمیم درست بر مبنای شواهد موجود باشند و اگر کمبود مستندات باشد، ممکن است که در تصمیمگیری کند عمل کنند.
افراد وظیفهمحور، اغلب به حل مسئله عادت دارند، به خصوص اگر مسئله مربوط به کار باشد.
کارخانهها به دنبال ایدههای نوآورانه برای حل مسئله هستند و اجراکنندهها ایدهها را به اقدام عملی بدل میکنند.
شکلدهندهها حواسشان به تصویر بزرگتر و برنامۀ کلی هست و اطمینان حاصل میکنند که راهکار مسئله تغییری در مسیر ایجاد نکند.
مهارتهای فرآیندمحور به افراد برمیگردند و پیرامون ساختن مفاهمه در گروه و انجام کارهای گروه به شکلی منسجم و موثر است. کسانی که نقشهای فرآیندمحور گروه را برعهده دارند، معمولاً مهارتهای ارتباط میان فردی بسیار خوبی دارند؛ به خصوص:
هماهنگکنندهها، کارکنهای تیم و بازرسهای منابع، در ارتباط کلامی، گوش دادن و پرسش کردن خوب هستند. آنها سخت کار میکنند تا مطمئن شوند که ارتباط در گروه به خوبی شکل میگیرد و کمک میکنند تا سوءتفاهم یا اختلاف بیاننشدهای میان اعضای تیم باقی نماند.
آنها در ایجاد حس هارمون در گروه خوب عمل میکنند. آنها به ایجاد مفاهمه میان دیگران و ساختن یک تیم منسجم کمک میکنند.
مهارتهای متقاعد کردن و اثرگذاری
یکی از عرصههای اصلی مهارتهای فرآیندی در متقاعد کردن و اثرگذاری است. مثلاً، اگر گروهی بناست که تصمیمی مشترک برسد، شاید لازم باشد که چندین عضو به مزایای یک مسیر اقدام خاص متقاعد شوند.
مدیریت یک فرآیند، اساساً تسهیل آن یا سادهتر کردن آن است. مهارتهای تسهیل خوب، از این رو برای کار تیمی ضروری هستند.
بازخورد دادن و بازخورد گرفتن خوب، در هر شرایط کار تیمیای ضروری است. توانایی دادن بازخورد شفاف و موثر به دیگران برای استمرار فرآیند گروهی به شکل موثر و برنامهریزی ضروری است. همچنین، حصول اطمینان از اینکه رفتار دیگران شما را عصبانی و اعصابتان را خرد نخواهد کرد نیز راهگشاست. بدین ترتیب، میتواند به خوبی بازخورد را دریافت کنید و با آرامش آن را مدنظر قرار دهید.
کار گروهی اغلب نیازمند جلسه است، چه در قالب جلسات کمیتهای یا جلسات بسیار بزرگتر و رسمیتر. هماهنگکنندگان ماهر اغلب مهارتهای بسیار خوبی برای ریاست جلسه دارند و از آنها در گروههای کوچک و بزرگ استفاده میکنند.
نهایتاً، باید بپذیرید که ممکن است وضعیتهایی پیش آید که مجبور شوید با افراد یا وضعیتهای دشوار کنار بیایید و حتی اختلافی را حل کنید.
مهم است که به خاطر داشته باشید که همۀ راهکارهای کار تیمی، اساساً به کار کردن با دیگران باز میگردد.
اگر مهارتهای ارتباط میان فردی خوبی داشته باشید، و نسبت به دریافت بازخورد و در نتیجه بهبود آنها رویی گشاده داشته باشید، تبدیل به فرد مناسبی خواهید شد که در یک تیم میتوان با او کار کرد. قضیه واقعاً به همین راحتی است.
منبع: Skills You Need