bato-adv
bato-adv

فریاد می‌زنند: تلویزیونِ جدی نمی‌خواهیم!

فریاد می‌زنند: تلویزیونِ جدی نمی‌خواهیم!

بعد از این همه وعده وعید‌های مدیران تلویزیون برای بازگشت بِرَند‌ها و جمع کردن دوباره تیم‌های طنز، مخاطب مانده است و شوق دیدار دوباره کاراکتر‌هایی که زمانی با همه دشواری‌های زندگی به زور همه که شده خنده بر لبانش می‌آوردند.

تاریخ انتشار: ۲۳:۵۸ - ۱۰ آذر ۱۴۰۲

ساخت سریال طنز بی‌شک کار دشواری است. رییس مرکز سیمافیلم هم به عنوان متولی اصلی ساخت مجموعه‌های نمایشی، به‌تازگی با تایید این مطلب علت کاهش مجموعه‌های کمدی در تلویزیون را همین نکته بیان می‌کند. اما کاری نمی‌توان کرد مردم خواهان سرگرمی و طنزاند و مدیران تلویزیون باید برای این خلاء بالاخره تمهیدی بیندیشند.

به گزارش ایسنا، زمانی طنز‌های ۹۰ قسمتی که از «ساعت خوش» شروع شد و با سریال‌هایی، چون «شب‌های برره» و «زیر آسمان شهر» ادامه پیدا کرد، راهگشای آنتن بودند. بیننده تلویزیون هیچ برنامه‌ای هم که نمی‌دید، شب‌ها وقتی از کار و دغدغه‌های روزمره فارغ می‌شد، ترجیح می‌داد جلوی تلویزیون بنشیند و داستان‌های خشایار مستوفی (با بازی حمید لولایی) و پیرپکاجکی (مهران غفوریان) یا داستان‌های شیرفرهاد و کیوون و لیلون را دنبال کند.

در ادامه رضا عطاران هم به جمع مردان کمدی تلویزیون اضافه شد و سریال‌های خانه‌به‌دوش، متهم گریخت و بزنگاه با بازی و کارگردانی او آبرویی برای تلویزیون به لحاظ تعداد بیننده کسب کرد.

«پایتخت» که آمد دیگر نور علی نور شد. مجموعه‌ای که چهار فصل را در اوج سپری کرد و البته کم کم با ورود اسپانسر (فصل پنجم) و شیوع کرونا (فصل ششم) در سراشیبی قرار گرفت. فصل هفتم هم که با حاشیه‌های برخی بازیگران و دستمزد تنابنده فعلا به تاریخ پیوسته است.

از اواسط کار، «نون خ» هم به جمع کمدی‌های موفق تلویزیون اضافه شد؛ سریالی که تا حالا در فراز و نشیب‌های آنتن و تولید همچنان خود را سرپا نگه داشته است؛ هرچند با اعلام موضوعی سفارشی برای سری جدید، ادامه موفقیت سریال سعید آقاخانی هم در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

اما «زیرخاکی» جلیل سامان هم به واسطه حضور موفق ژاله صامتی و پژمان جمشیدی از دیگر آبروداران تلویزیون بود که فضای آنتن را از خشکی نجات می‌داد و برای لحظاتی لبخند بر لب تماشاگران می‌نشاند.

زیرخاکی ساخته جلیل سامان در ۳ فصل ساخته شد؛ فصل اول این مجموعه در ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ روی آنتن شبکه یک رفت و فصل دوم آن از ۷ خرداد ۱۴۰۰ پخش شد. فصل سوم زیرخاکی نیز در نوروز ۱۴۰۱ از همین شبکه پخش شد.

حالا کمی جلوتر بیایید و تلویزیونِ دو ـ سه سال اخیر را تصور کنید؛ تقریبا از همه این برند‌های محبوب خالی است و البته جایگزینی هم برایشان معرفی نکرده است.

از طرفی هرگاه از ضرورت ساخت سریال‌های طنز دم زدند و بر افزایش این ساختار برنامه‌سازی تاکید کردند، به پیوستش، مشکلاتی اینچنین هم مطرح شد: به سختی می‌توان مردم را خنداند، فیلمنامه کمدی خوب نداریم، گروه‌های طنز در انحصار عده‌ای درآمده است، جامعه باید ظرفیت شوخی‌اش را بالا ببرد و ....

اینچنین شد که به مرور تعداد سریال‌های ملودرامِ تاریخی و آپارتمانی، هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی روز به روز افزایش پیدا کرد و از جایی به بعد سازنده‌های سریال‌ها که دیدند تنور خشونت و جنایت هم داغ است، پس مدام نان‌هایشان را به تنور کُشت و کُشتار چسباندند و چسباندند تا زمانی که اغلب نان سوخته دست مشتری دادند!

از جایی به بعد سازنده‌های سریال‌ها که دیدند تنور خشونت و جنایت هم داغ است، پس مدام نان‌هایشان را به تنور کُشت و کُشتار چسباندند و چسباندند؛ تا زمانی که اغلب نان سوخته دست مشتری دادند! شبکه نمایش خانگی زودتر از تلویزیون این صدا را شنید. سریال‌هایی، چون سیاهچاله، نیسان آبی، نیوکمپ و ... محصول همین تفکر بود که البته هیچکدام به آن اندازه که باید از کیفیت لازم برخوردار نبودند تا مخاطب را راضی نگه دارند که برای دیدنشان پولی پرداخت کند.

هرچند در این بین چهره‌های موفقی همچون مهران مدیری، سروش صحت و رضا عطاران هم که از تلویزیون کاملا ناامید شده بودند، به مرور به خیل سازندگان سریال‌های طنز شبکه نمایش خانگی پیوستند و مجموعه‌هایی، چون «هیولا» و «دراکولا»، «همه عمر مگه چندتا بهاره» و «دفتر یادداشت» در همین راستا شکل گرفت.

شبکه نمایش خانگی زودتر از تلویزیون این صدا را شنید. سریال‌هایی، چون سیاهچاله، نیسان آبی، نیوکمپ و ... محصول همین تفکر بود که البته هیچکدام به آن اندازه که باید از کیفیت لازم برخوردار نبودند تا مخاطب را راضی نگه دارند که برای دیدنشان پولی پرداخت کند

این بار علاوه بر شبکه نمایش خانگی، تلویزیون هم بالاخره صدا را شنید.

«نون خ» که در این سال‌ها دائمی بود، اما در کنار آن پای «زیرخاکی» جدید هم باز شد. سامان تکذیب و تایید نکرد؛ فقط گفت: اگر خبر جدیدی باشد خبرتان می‌کنیم!

«پایتخت» هم وضعیتی مشابه را طی کرد. ماجرا از یک خبر غیررسمی در فضای مجازی شروع شد و وقتی رسانه‌ها پیگر شدند که داستان چیست، عوامل اصلی سکوت کردند و تلویزیون هم تاکید کرد، مذاکرات ناامیدکننده نیست.

حالا بعد از این همه وعده وعید‌های مدیران تلویزیون برای بازگشت بِرَند‌ها و جمع کردن دوباره تیم‌های طنز، مخاطب مانده است و شوق دیدار دوباره کاراکتر‌هایی که زمانی با همه دشواری‌های زندگی به زور همه که شده خنده بر لبانش می‌آوردند. حالا مخاطب است که ناامید از زخم کاری‌های شبکه نمایش خانگی بار دیگر در پی مفری است برای خندیدن و این بار بلندتر از هر زمان فریاد می‌زند: تلویزیونِ جدی ... نمی‌خواهیم، نمی‌خواهیم.

برچسب ها: کمدی تلویزیون
bato-adv
bato-adv
bato-adv